تقریباً بیست سال قبل حکومت طالبان که با جنون ایدئولوژیک مصروف میزبانی از تروریسم جهانی وتخریب پُر ارزش ترین داشته های تاریخی و معنوی افغانستان بود، به تعقیب حادثهٔ ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱، به زور طیارات ب ۵۲ امریکائی با رژیم مرکب از تنظیمهای جهادی که تخریب کابل و جنگ داخلی ۵ ساله را در کارنامه داشتند، تعویض شد.
اما تحریک طالبان به حامی همیشگی خود یعنی آی.اس.آی پناه برد وبعد از تجدید قوا جنگ چریکی علیه افغانستان را آغاز کرد، جنگی که اکنون، یعنی ۲۰ سال بعد دوباره طیارات ب ۵۲ را با بم های مهلک و ویرانگر آن به افغانستان فرا خواند.
در حالیکه تنظیمها ی شامل درحکومت افغانستان مصروف جدال همیشگی بالای سهمیه بندی قدرت بودند، استخبارات خارجی با تمویل هزاران مدرسه و تهیهٔ بودجهٔ حزب التحریردر سرتاسر افغانستان، بخصوص در شمال بستر فکری را برای بازگشت امارت اسلامی نزد قسمتی از نفوس آماده ساختند. طالبان و حامیان خارجی شان با یک نقشهٔ دراز مدت زمینهٔ نظامی و استخباراتی کسب قدرت در ولسوالی ها را به تدریج طرح نموده در عمل پیاده کردند. به مشکل میتوان پذیرفت که آی.اس.آی به تنهائی قادر به طرح، تمویل وتطبیق چنین نقشه ای بوده باشد. موافقتنامهٔ دوحه که جنرال والاس لوی درستیز سابق بریتانیا آنرا «موافقتنامهٔ فاسد» نامید است، موانع خارجی عملی شدن این پلان را از میان برداشت و آنگاه، طالبان دیپلماسی غربی را به بازی گرفته و به اتکای پشتیبانی بیدریغ آی.اس.آی وسهمگیری گروه های تروریستی تحت امرآی.اس.آی و حمایت قاچاقبران مواد مخدره کمپاین بزرگ نظامی-تبلیغاتی را که تصرف برق آسای مراکز ده ها ولسوالی که قریه های آنها را قبلاً در دست داشتتند، وارد نمایش قدرت و حتمی نشان دادن پیروزی خود جهت تضعیف مورال نیروهای مسلح دولتی شدند. این کوشش تا حدی در سطح ولسوالی ها با مؤفقیت همراه بود. اما دولتمداران ارشد با شعارپایداری دربرابرتجاوز به هر قیمت، توانسته اند تأثیرات روحی این طلسم تبلیغاتی را تا حد زیادی بکاهند و تقریباً در همه شهر ها و ولسوالی های تحت حاکمیت دولتی مقاومت برای متوقف ساختن جنگ خونین طالبان براه افتاده است. دولت افغانستان از پلان باز پس گیری و دفع حملات حرف میزند اما با تأسف در عمل سقوط شهر ها آغاز شده و دولت هنوز هم دچار عدم تحرک لازمه است.
در این میان جنگی که پاکستان از طریق طالبان بر مردم افغانستان تحمیل میکند، با خونریزی و جنایات جنگی بیشمار همراه است و قربانی اصلی آنرا مردم ملکی افغانستان تشکیل میدهد. کمیسیون مستقل حقوق بشردر گزارش شش ماههٔ خود اعلام کرده که در جریان شش ماه نخست سال روان میلادی دستکم ۱ هزار و ۶۷۷ فرد ملکی در نتیجۀ جنگ در افغانستان کشته شدهاند. این کمیسیون بتاریخ (یکشنبه، دهم اسد) با نشر گزارش تازهاش دربارۀ تلفات ملکی در کشور مینویسد که ۳ هزار و ۶۴۴ غیرنظامی دیگر در جریان این شش ماه زخمی شدهاند. البته تلفات ملکی ماه های خونین جولای و اگست که طی آن دامنهٔ جنگ به شهر ها کشانده شد، شامل گزارش کمسیون مستقل حقوق بشرنیست.
صلح مطمع نظر طالبان این مفهوم را احتوا میکند که یا دولت غنی تسلیم به همه خواستهای طالبان شود یا امارت اسلامی را از طریق زور احیا می کنیم. این موضع خطر سوریه ای شدن و طولانی شدن جنگ افغانستان را در پی دارد. در عکس العمل به کشاندن دامنهٔ جنگ به شهر ها توسط طالبان، طیارات ب۵۲ امریکائی یکبار دیگر به بمبارد مواضع این گروه که معمولاً درمناطق مسکونی و داخل خانه های مردم خود را ستر و اخفا میکنند، می پردازند. ظاهر شدن مجدد طیارات ب ۵۲ بر حریم فضائی کشوریک تحول منفی است که مسؤلیت عواقب آن برمیگردد به رهبری تحریک طالبان. یک دنده گی طالبان وکاربرد ب ۵۲ توسط امریکا، سایر دول منطقه را به داخل شدن در صحنهٔ جنگ از طریق تسلیح نیروهابی ذخیرهٔ شان تحریک میکند. برخی دول همسایه و منطقه خود را برای سوریه ای ساختن جنگ افغانستان آماده ساخته اند. اما مردم افغانستان خواستار توقف فوری جنگ و حل سیاسی قضیه بشکلی که حقوق مدنی و سیاسی شان در آن تضمین گردد، میباشند. کلید حل سیاسی نزد طالبان نیست. تصمیم گیرندگان اصلی جنرالان آی.اس.آی اند. صرف از طریق وضع تعزیرات علیه پاکستان و شامل ساختن آی.اس.آی در لیست سیاه ملل متحد میتوان فشار لازم را بر پاکستان وارد کرد. توصیه های اخیرشورای امنیت به طالبان هیچ تغیری در وضع مردم افغانستان بمیان نمی آورد. نپرداختن به وضع تعزیرات علیه پاکستان و شامل نساختن آی.اس.آی در لیست سیاه ملل متحد به وخامت اوضاع در افغانستان و منطقه شکل دایمی خواهد داد.
موارد مشخص جنایات جنگی درجنگ جاری افغانستان:
اگر به وقایع ذیل از دید حقوق بشری که ساحهٔ کاری بنیاد فیاض است، نظر اندازیم، حق حیات که اساسی ترین حق بشراست، اکنون برای باشندگان افغانستان مصؤن نیست. صدها هزار غیرنظامی با تشدید جنگ در قندوز، لشکرگاه، قندهار، تخار، سمنگان، فراه و دیگر شهرهای افغانستان در خطر هستند.کمیته صلیب سرخ بینالمللی از هر دو طرف درگیر در افغانستان خو استار خویشتنداری فوری و حفاظت از غیرنظامیان و زیربنا های حیاتی مانند شفاخانه ها در برابر حملات و هرگونه خسارت ناشی از جنگ در مناطق پرجمعیت شده است. اخبار و ویدیو های انتشاریافته در رسانه های اجتماعی از نقض و حتی زیرپاگذاشتن حقوق مدنی شهریان و بخصوص زنان حکایت دارند. ادامه جنگ توسط طالبان اطفال وجوانان را از حق تعلیم و تحصیر مناطق تحت تسلط این گروه محروم کرده است. فعالیت رسانه ها در مناطق تحت تصرف طالبان متوقف میگردد . آزادی بیان بحیث یکی از حقوق مهم مدنی نقض میگردد. ترس و وحشت ناشی از حملات طالبان باعث آوارگی ده ها هزا خانواده ازمناطق جنگی شده است. سنگر گرفتن طالبان در خانه های مردم ملکی و استفاده از آنها بحیث سپردفاعی نقض قوانین بین المللی جنگ است و با کشانیدن جنگ به خانه ها باعث ازدیاد تلفات ملکی میشود. قتل های هدفمند مامورین و کارمندان ملکی دولتی جنایت جنگی محسوب میگردد. هیچ توجیه مذهبی یا ایدئولوژیک نمیتواند باعث برائت فرد متهم به جنایت جنگی شود. در سطور ذیل میکوشیم فاکتها را بطور مستند در شهر های مورد حملهٔ طالبان طی ۴۸ ساعت گذشته بگونهٔ مُشت نمونهٔ خروارمرور و عواقب حقوقی آنرا برای عامهٔ مردم درج میکنیم:
هرات:
به گزارش روزنامهٔ ۸ صبح: نبردها در حومه شهر هرات وارد دهمین روز شد. طی روزهای اخیر که دامنه جنگ به حومه شهر هرات و مناطق نزدیک به مرکز شهر رسیده است. در اوضاعی که مردم هرات چشمانتظار کاهش نبردها و بازگشت به زندهگی عادی هستند، اما نبردها شدت گرفته و افزون بر مناطق جنوب و غرب هرات، درگیریهای پراکنده در شرق هرات نیز آغاز شده است؛ نبردهایی که بیشتر غیرنظامیان قربانی آن شدهاند. مردم با نگرانی و ترس اخبار مربوط به جنگ را دنبال میکنند و منتظر شنیدن خبرهای خوش از پایان جنگ هستند. یکی از بزرگترین تأثیرات جنگ بر هراتیان، آوارهگی هزاران خانواده از حومه به مرکز شهر بوده است. سیداشرف سادات، فعال مدنی و فعال ضد جنگ در هرات، باور دارد که با شدت گرفتن جنگ طی ۱۰ روز اخیر در هرات، هزاران خانواده از ولسوالیهای گذره، انجیل، روستاهای نزدیک شهر و مناطقی که جنگ در آن شدت یافت، مجبور شدند خانههای خود را ترک کنند و حتا برخی افراد از مرکز ولسوالی گذره آواره شدند. به گفته او، افزون بر این شمار زیادی از خانوادهها از روستاهای غرب شهر هرات خانههای خود را به اثر جنگ ترک کردهاند. افراد زیادی از مناطق غیبتان، آببرده، گنج، محل ایثار و برخی ساحات دیگر در غرب شهر هرات، با شدت گرفتن نبردها مجبور به ترک خانههایشان شدهاند. فعالان ضد جنگ در هرات، از وضعیت نامناسب خانوادههایی که از اثر جنگ آواره شدهاند، ابراز نگرانی کرده و باور دارند که تداوم نبردهای شدید در هرات، طی روزهای آینده ممکن است وضعیت را بدتر کند و افراد بیشتری مجبور شوند با گسترش دامنه نبرد، خانههایشان را ترک و آواره شوند.
لشکرکاه:
شهرلشکرگاه بعد افتادن ولسوالی های استراتیژیک بدست طالبان در محاصره قرار گرفت. با ورود طالبان به نواحی داخل شهر و سنگر گرفتن آنها در خانه های مردم تعداد تلفات ملکی بالا رفت. مردم ولسوالی ها از ترس اینکه مبادا طالبان از خانه های آنها سنگرنسازند و قوای دولتی بر آنها بمبارد نکنند، به شهر لشکرگاه بیجا شده بودند. حالا آنها در خیمه های شان مورد اصابت آوان و راکت های هر دو طرف جنگ قرار میگیرند و مجبور اند بازهم بیجا شوند. به اساس ارقام وزارت امور مهاجرین در دو هفتهٔ اخیر ۹۴۵ خانواده در هلمند بی جا شده اند.
کندهار(۱۶ اسد ۱۴۰۰):
از دو هفته بدینسو طالبان بر شهر کندهار حمله ور شده اند. مسوولان محلی ولایت قندهار در جنوب کشور تأیید میکنند که دستکم ۱۸ غیر نظامی در پی درگیریهای اخیر در مربوطات شهر قندهار کشته شدهاند.
داوود فرهاد، سر طبیب شفاخانۀ مرکزی قندهار امروز (شنبه، شانزدهم اسد) به خبرگزاری نشانه میگوید که جسد ۱۸ تن که در سه روز اخیر در این ولایت جان باخته به این شفاخانه منتقل شده است. بتاریخ ۱۷ اسد تعداد تلفات ملکی یکصد وده تن بوده است. جنگ در مناطق مسکونی جریان دارد. مردم ملکی حتی زخمی های خود را به شفاخانه رسانده نمیتواند.
آقای فرهاد، میافزاید که این افراد در درگیریهای روزهای اخیر میان نیروهای امنیتی و طالبان در ساحات مختلف شهر قندهار جان خود را از دست دادهاند. به گفتۀ او زنان و کودکان در جمع این قربانیان شامل هستند.
کندز:
۱۶ اسد ۱۴۰۰: مقامهای صحی در ولایت کندز اعلام کردهاند که در پی حمله طالبان به بخشهایی از شهر کندز، دستکم ۱۱ غیرنظامی کشته و ۴۱ تن دیگر زخمی شدهاند.احسان فضلی، رییس صحت عامه ولایت کندز، به روزنامه ۸صبح گفت که از نبردهای جمعهشب، پانزدهم اسد، ۱۱ جسد به شمول اجساد چهار کودک و ۴۱ زخمی به شفاخانه آورده شدهاند. فضلی افزود که در میان کشتهگان چهار کودک و در میان زخمیان ۱۰ کودک و ۳۱ زن و مرد شامل هستند. رییس صحت عامه کندز وضعیت صحی ۱۰ تن از زخمیان را وخیم خواند و افزود که ممکن در آمار کشتهها و زخمیان تغییراتی رونما شود؛ زیرا جنگ هنوز در ساحاتی از شهر کندز ادامه دارد و ممکن است شماری از زخمیان در خانهها به دلیل شدت جنگ گیرمانده باشند. ویدیوهایی که در شبکههای اجتماعی نشر شده صحنههای آشفتهای از فرار مردم در شهر را نشان میدهد و همچنین دیده میشود که ساختمانها و مغازهها در آتش میسوزند.
سخنگوی طالبان دست داشتن طالبان در آتش سوزی مغازهها رد کرده است.
غزنی (۱۶ اسد ۱۴۰۰:)
به گزارش خبرنگاربی بی سی: «پس از هرچند دقیقه صدای رگبار مسلسلها و شلیک سلاحهای سنگین همانند هاوان (خمپاره) و راکت(موشک) در فضای شهر میپیچد. در شهر برخی مغازهداران را دیدم که دروازههای مغازهها نیمه باز بود، شاید به این خاطر که با آغاز جنگ زودتر بتوانند فرار کنند. در تمام شهر غزنی حرف و حدیث مردم از جنگ است از قربانیان جنگ. دو دقیقه پشت ویترین یک دوکان معطل بودم. مغازه دار گفت: "در کوچه ما دو نفر که یکی شان دختر هشت ساله بود کشته شدند، چهار و پنج نفر دیگر زخمی شدند ما تا هنوز خوبیم معلوم نیست در آینده چی بر سر ما میآید." به اساس ارقام وزارت امور مهاجرین طی دو هفتهٔ اخیر ۷۶۵ خانواده در غزنی بیجا شدهاند. مسولان بهداشت غزنی گفته از زمانیکه جنگ به حومه شهر کشیده شده ۱۳ کشته و ۳۵ زخمی که همه غیر نظامی هستند ».
ولسوالی مالستان ولایت غزنی پس از سه روز نبرد بین نیروهای امنیتی و جنگجویان گروه طالبان در بیستویکم سرطان به دست طالبان افتاد. از آن زمان تا کنون نزدیک به یک ماه میگذرد و مردم این ولسوالی تلخی زندهگی زیر حاکمیت طالبان را میچشند. براساس یافتههای کمیسیون مستقل حقوق بشر، گروه طالبان در این ولسوالی شبکههای مخابراتی را غیرفعال کرده و به منظور شناسایی کارمندان دولتی و افراد وابسته به خیزشهای مردمی، با تلاشی خانههای مردم در روستاهای زردک، شیرداغ، پشی، میرادینه، نیقول و آبدانه به ایجاد رعب و وحشت پرداخته و افزون بر لتوکوب، خشونت و بدرفتاری، غیرنظامیان را که هیچ نقشی در درگیریها نداشتهاند، بهصورت «بیرحمانه» به قتل رسانده است. کمیسیون مستقل حقوق بشر تصریح کرده است که این عملکرد طالبان، جنایت جنگی است. به اساس گزارش کمسیون مستقل حقوق بشر، طالبان ۲۵۰۰ خانواده را جبراً آواره ساخته اند.
نیمروز (۱۶ اسد ۱۴۰۰)
به گزارش روزنامهٔ ۸ صبح : «چاشت روز پنجشنبه، چهاردهم اسد، گزارشهایی به نشر رسید که طالبان با شمار زیادی از نیروهای مسلح خود قصد دارند حمله نظامی گسترده را برای تصرف مرکز ولایت نیمروز انجام دهند. پس از نشر این گزارش، پنجشنبهشب شماری از ساکنان نیمروز به خاک ایران فرار کردند. بتاریخ ۱۶ اسد برخی رسانههای معتبر بینالمللی به نقل از روحگل خیرزاد، معاون والی نیمروز، تصرف شهر زرنج از سوی طالبان را تأیید کردهاند. به گفته منابع معتبر مردمی، پس از تصرف مرکز شهر از سوی نیروهای طالبان، والی و مقامهای ارشد ملکی و نظامی شهر زرنج را ترک کردهاند». در نیمروزکه مقامات تسلیم شده و اسلحهٔ خود را تسلیم کرده اند. بهمین جهت جنگ واقع نشده و از تلفات ملکی اطلاعاتی در دست نیست. این است مفهوم صلح در نزد طالبان.
جوزجان (۱۷ اسد ۱۴۰۰)
بر اساس اطلاعات نمایندگان جوزجان در ولسی جرگه طی دو روز گذشته بیش از صد فرد ملکی کشته شده و تأسیسات عامه بعد از افتادن شبرغان بدست طالبان چپاول شده است. قصر های عروسی که مال شخصی مردم محل اند حریق شده اند. مقامات و محافظین جنرال دوستم به یکی از نواحی شهر جابجا شده اند. دو هزار و ۸۲ خانواده در جوزجان بیجا شده اند.
کابل (۱۴ اسد ۱۴۰۰)
در کابل هنوز جنگ وسیع آغاز نشده است اما طالبان میکوشند افراد مورد نظر خود را با حملات هدفمند ازپا در آورند. این حملات گاهی به خونریزی افراد ملکی هم می انجامد و در برخی موارد خود هدف یک فرد ملکی است. بطور مثال مامور ملکی دولت، ژورنالیست، نظامی متقاعد، حتی داکتران طبی مورد حمله قرار می گیرند. دوا خان مینه پال مسؤل مرکز رسانه ها یکی از این افراد ملکی بود غیر قتل هدفمند دیگر نیز طی همین ۴۸ ساعت در شهر کابل صورت گرفته که صرف یک نظامی در بین آنها بود. در جریان حمله برخانهٔ بسم الله محمدی به خودش آشسیب نرسید اما ۸ فرد ملکی کشته و ۲۰ تن دیگر زخمی شدند. مسؤلیت این حمله را طالبان پذیرفتند.
نوت: در ضمن دو هزار و ۳۵۳ خانواده در ارزگان، ، یک هزار و ۸۸۲ خانواده در ننگرهار، یک هزار و ۶۷۰ خانواده در لغمان، یک هزار و ۴۰۰ خانواده در پکتیکا، یک هزار و ۹۴ خانواده در فراه..
«بنیاد فیاض برای حقوق بشر در افغانستان»