سالها قبل با یک همکارم در کابل بحثی داشتیم روی اینکه طالبان یک جنبش دینی مذهبی است یا یک جنبش قومی. آن همکارم که متعلق به قوم پشتون بود، اصرار داشت که طالبان یک جنبش قومی است که برای احقاق حقوق حقه ی قوم پشتون مبارزه میکند و او این مبارزه را برحق میدانست. من دران زمان با اومخالفت میکردم و میخواستم برایش ثابت کنم که موضوع بر عکس است
و طالبان یک جنبش ایدیالوژیکی دینی مذهبی است و دلیل من این بود که اکثریت پشتونهای افغانستان از طالبان حمایت نمیکنند و این یک واقعیت مشهود است. بعد ها سیر حوادث ووقایع نظرم را تغیر داد و متوجه شدم که جنبش طالبان به هیچصورت دینی و مذهبی نبوده و نه تنها یک جنبش قومی بلکه یک جنبش فاشیستی قومی است که از دین و مذهب به مثابه یک پوشش استفاده مینماید تا واقعیت کثیف خودرا پوشانده و مردم را فریب دهد. طالبان اصلا از دین و مذهب آګاهی و درک درستی ندارند و اینرا میتوان هم در رفتار و هم ګفتار شان بوضاحت مشاهده نمود که نمونه های بسیار وا ضح آنرا در اینجا تذکر میدهم:
الف. در اواخر حکومت غنی، پارلمان افغانستان فیصله کرد که نام مادر در تذکره ی افراد درج ګردد. یکی از طالبان شناخته شده بنام سید اکبر آقا به صفحه ی تلویزیون ظاهر شد و با صراحت ګفت که این کار بیغیرتی وبی ناموسی است. هرکسی که اندک معلوماتی در باره ی اسلام و تاریخ آن داشته باشد، با نام مادر، زنان و دختران پیغمر اسلام آشنااست. این شخص به موضوع از دید دینی مذهبی نه، بلکه از دید فرهنګی بر خورد کرد و درحقیقت به پیغمبر اسلام مستقیما توهین نمود که از نظر تمام مذاهب اسلامی، کفر مطلق بوده و سزای چنین عملی مرګ است.
ب. برخورد طالبان با زنان در جامعه یک برخورد کاملا قومی فرهنګی است و هیچ ربطی با اسلام ندارد. تاریخ اسلام به وضاحت بیان میدارد که بی بی خدیجه، خانم اول بیغمبر اسلام، یک زن تجارت پیشه بود. پیشبرد تجارت ایجاب مینماید تا شخص با اقراد زیادی روابط اجتماعی بر قرار نماید. داشتن روابط اجتماعی برای زنان در اسلام به هیجصورت منع بوده نمیتواند و این موضوع کاملا جنبه قومی فرهنګی دارد و طالبان با آن از دیدګاه فرهنګی برخورد مینمایند. علاوه بر این، اشتراک بی بی عایشه ی صدیقه در جنګ جمل را هیچ مسلمانی منکر شده نمیتواند. بی بی عایشه ی صدیقه که در آن زمان خانم جوانی بود، رهبری جنګ را بعهده داشت و مرد هارا رهنمایی میکرد. این به ذات خود یک فعالیت سیاسی نظامی است که نیازمند روابط اجتماعی است. مثالهای متعدد دیګری را میتوان آورد که بیانګر روابط اجتماعی مردان با زنان است که به علت ملحوظات قومی فرهنګی به هیچصورت برای طالبان قابل قبول بوده نمیتواند.
ت. طالبان ادعا میکنند که موسیقی حرام است در حالیکه درهیچ جای قرآن و نه هم در هیچ حدیثی موسیقی حرام دانسته نشده است. این یک واقعیت مسلم است که در اوایل اسلام، در مراسم خوشی و شادمانی از دایره وخواندن برای ابراز احساسات خود استفاده میکردند. البته این واضح است که ۱۴۰۰ سال قبل، وسایل موسیقی پیشرفته مثل امروز وجود نداشت. برخورد طالبان با موسیقی کاملا جنبه ی قومی فرهنګی دارد و نه جنبه ی اسلامی. مردمان پیرو طریقت که مسلمانان برجسته ای هم هستند، موسیقی را در عبادات خود که شامل ذکر هم میګردد، شامل نموده اند.
پ. یکی از مزایای برجسته ی دین اسلام این است که درآن تعصب قومی، نژادی و زبانی وجود ندارد. در دین اسلام به وضاحت ګفته شده که هیچ فردی بر فرد دیګری دیګری برتری ندارد. تنها برتری افراد در متقی بودن آنها است. زیبایی افغانستان در تنوع قومی و فرهنګی آن است. هیچکسی منکر این شده نمیتواند که بر خورد طالبان با اقوام افغانستان با تعصب شدید قومی توام است و اینرا میتوان در ترکیب اعضای طالبان و همچنان در کشتار بیرحمانه ی اقلیت های قومی توسط طالبان به و ضاحت مشاهده نمود. تعصبات قومی را میتوان در سیاست زمین سوخته و کوچهای اجباری وقتل های دسته جمعی به وضاحت دید. در ګفتار آنها هم نفرت پراکنی نسبت به اقلیتهای قومی بسیار واضح شنیده میشود. شاهد این ادعا، بیانات آتشین ملا منان نیازی نسبت به هزاره هااست که به آسانی میتوان از طریق یو تیوب به آن دسترسی پیدا کرد. این طرز برخورد طالبان با اقلیتهای قومی در افغانستان کاملا از دیدګاه اسلامی مرددود بوده و این عمل خلاف آموزه های اسلامی است.
ث. افغانستان از سده ی اول هجری شمسی به این طرف یک مملکت اسلامی بوده و مردم آن مسلمان بوده و مسلمان زیسته اند. در طول دو دهه ی اخیر حتی نام افغانستان به جمهوری اسلامی افغانستان تغیر یافت. در طول این مدت در همه مساجد افغانستان اذان داده میشد و مردم نمازهای پنجګانه را ادا مینمودند. در طول این دودهه، طالبان جنګ نیابتی شانرا علیه مردم مسلمان افغانستان آغاز کرده و نام آنرا جهاد ګذاشتند در حالیکه مفتی های بزرګ جهان اسلام و امامان برجسته ی مسلمان، این جنګ شانرا حرام و غیر اسلامی وبرادر کشی اعلان نمودند. علمای دین در افغانستان نیزبارها این جنګ را برادر کشی و حرام اعلان کردند. رهبران طالبان نظربه هدایت آی اس آی به هیچ قیمتی حاضر نشدند با دولت و مردم افغانستان مذاکره کنند و به صلح تن در دهند. آنها در طول بیست سال جنګ مرتکب قتلهای بیشماری در بین مردم مسلمان افغانستان اعم از مرد، زن و طفل و حتی کودکان شیر خوار شده اند. این همه قتل ومسلمان کشی، آنهم تنها بخاطر ګرفتن قدرت، کفر مطلق است. آنها نه تنها به دستور بیګانه، دست به کشتار بیرحمانه ی مسلمانان زدند، بلکه تاسیسات عام المنفعه و حتی راه هارا تخریب نمودند. تخریب و یا مسدود کردن راه عام از نظر مذهب حنیفی ګناه کبیره و نا بخشودنی است.
ج. دروغ ګفتن در اسلام حرام و ازجمله ی ګناهان کبیره است. همه مسلمانان به این موضوع هم عقیده اند که دروغګو دشمن خدا است. در طول بیست سال ګذشته به همه مردم افغانستان و مردم جهان ثابت شده که طالبان دروغ میګویند وبسیار زیاد هم دروغ میګویند. این سیاستی است که آنها از استادان پاکستانی خود آموخته اند. سیاست نظامیان پاکستان بر دو اصل استوار است و این دو اصل عبارتند از دروغ ګفتن و انکار. طالبان از همین دو اصل در تمام پالیسی های خود استفاده میکنند. آنها نه تنها به غیر مسلمانها دروغ میګویند، بلکه به مسلمانان نیز بدون هیچ نوع احساس ګناه یا شرمندګی دروغ میګویند. کسیکه پایبند به اساسات اسلام باشد، به هیچ قیمتی دروغ نمیګوید.
د. درطول بیست سال ګذشته، طالبان به دلیل اینکه کفاردر افغانستان آمده اند، هزاران مسلمان کشور مارا به بهانه ی جهاد کشتند و زیربناهای کشوررا که مردم مسلمان افغانستان ار آنها استفاده میکردند، تخریب کرده و نابود ساختند. اکنون طالبان به دولت چین عذر و زاری میکنند که با آنها دوست شده وبرای آنها کمک اقتصادی، تخنیکی و نظامی کند. آنها حاضرشده اند که حتی چین برای سرکوب مسلمانان ایغور از خاک افغانستان استفاده نماید و خود شان هم تعهد کرده اند که درسرکوب مسلمانان ایغور در داخل افغانستان با دولت چین همکاری نماینډ. اګر صادقانه به موضوع بنګریم، جنګ ایغور ها در برابر رژیم سرکوبګر چین یک مبارزه ی بر حق است و میتوان آنرا جهاد ګفت در حالیکه جنګ طالبان در برابر دولت و مردم مسلمان افغانستان، یک جنګ قدرت و آنهم به دستور و به نمایدګی از سازمان جهنمی آی اس آی بوده است. قرار ګرفتن آنها در مقابل مسلمانان ایغور که برای آزادی عقیده که یکی از اساسات حقوق بشر است، میجنګند، کاملا غیر انسانی و غیر اسلامی است.
بشیرجمالزاده