سه ضله خاینی که افغانستان را تسلیم پاکستان کردند
– ۱ -
معمولاً نوشتن در باره سیاست عناصر دارندۀ نفوذ وقدرت های حاکمۀ افغانستان در سه دهه روان خورشیدی، کار چندان مشکلی نیست. برای اینکه برخی ازقدرت های استعماری درشکل دادن قدرت های حاکمه افغانستان درچند دهه اخیرسهیم بودند.
دراین مضمون کوشش خواهم کرد مثلث قشری افغانستان ، جهادی ها، دستگاه فاسد اداری وقشر سوداگر بازاری، که افغانستان را لقمه تیاری به دهن پاکستان نمودند، به بحث بگیرم.
به عقیده جو بایدن پاکستان دراستراتژی امریکا در مورد افغانستان و منطقه جایگاه مهمی دارد. رنگین دادفر سپنتا، وزیر خارجه اسبق افغانستان، درکتاب «سیاست افغانستان؛ روایتی از درون» (جلد اول ، صفحه ۳۶۹) نقل میکند که هنگام مسافرت جو بایدن، معاون رییسجمهورامریکا، به افغانستان (ژانویه ۲۰۰۹)، در ضیافت شام از «سر میز غذا بلند شد و دستمال را روی میز کوبید و گفت: پاکستان پنجاه بار بیشتر از افغانستان برای امریکا اهمیت دارد.» ده سال بعد در هنگام مبارزات انتخاباتی درونی حزب دموکرات او دو بار درباره اوضاع افغانستان و سیاستی که امریکا باید تعقیب کند موضع گرفت. بار اول در۱۳ سپتامر ۲۰۱۹ گفت: «وقتی که پاکستان سه ایالت افغانستان را در شرق کشور کنترل میکند افغانستان را نمیتوانیم درست کنیم. درست شدنی نیست.» بار دوم در ۹ فبروری سال ۲۰۲۰، تأکید نمود: «درباره افغانستان باید بگویم، من کاملا مخالف ایده ملت سازی در این کشور بودم… ممکن نیست که آن کشور متحد شود، هیچ امکان ندارد که آن کشور یکپارچه شود.»
با پايان گرفتن دوران زمامداری آقای کرزی۲۰۱۴ خورشیدی ، محمداشرف غنی احمدزی
از سبد همپرسی عمومی ریس جمهور افغانستان بعد از تقلب زیاد که جزء از فرهنگ و سنت دیرنه ما است، بیرون شد. تقلب در روند همه پرسی سبب شد که نتایج این پروسه تا خزان به طول کشید.
بالاخره حکومت امریکا دوباره دست به کارشد، تا طفل معیوبی را که یک دهه پیش زائیده است، ازجاندادن نیافتد. دراین میان وزیرخارجه وسفیرامریکا و نماینده سازمان ملل متحد درکابل دست به تشکیل ریاست جمهوری دوم زدند. بعد ازمذاکرات درسفارت امریکا آقایون محمد اشرف غنی احمدزی به حیث رئیس جمهورحکومت اسلامی افغانستان و دکترعبدالله عبدالله رئیس اجرائیه حکومت افغانستان تعیین شدند.این حکومت در واقع از ائتلاف سیاسی دو پیشتاز که از صندوق رأی مردم برنده شده بودند، بوجود آمد. به هرحال حکومت اتئلافی افغانستان قرارداد همکاری نظامی با حکومت امریکا را امضآ نمود و این قرارداد رسمیت یافت.
از تمام مصارف امریکا درافغانستان در حدود ۵۰ در صد آن بین سالهای ۲۰۰۷- تا ۲۰۱۳ درفاصله ۶ سال صورت گرفته است. مصارف هنگفت نظامی به مشکلات اجتماعی وبحران اقتصادی امریکا فشارزیادی وارد نموده بود. پرفیسور( Francis Fukuyama) درآخرین کتابش تحت عنوان ((Political Order an Political Decay۲۰۱۴ بچاپ رسیده است، این پژوهشگر امریکایی، مرگ امپراطوری امریکا را پیش بینی میکند. جهانیان شاهد اعتراض مردم علیه اعمال ضد انسانی پولیس امریکا درشهرهای بزرگ اند. انارشی دردرون دستگاه امپراطوری سرمایه داری امریکا که به نسبت مشکلات داخلی گرفتارشده است، بخوبی رو نما گردیده است.حکومت امریکا که دو دهه پیش کشور فقیر و بی طرف افغانستان را بخاطر منافعی سیاست استعماری خود در حوزه به اشغال نظامی و سیاسی خود در آورد. اکنون که مشکلات داخلی خود امریکا از یک سو وعدم کارایی دستگاه فاسد اداری افغانستان از جانب دیگر، و بازار گرم لابی گری دستگاه پاکستان، اسرایل و قطر درواشنگتن سبب شد، که امریکا جوانایی که بیست سال پیش به کمک مالی و نظامی اعضای ناتو به فرزندی گرفته بود، هدیه به نظامیان و حکومت پاکستان نماید؟ پدیده ی که در تمام دوران سیاست استماری انگلیس در جهان دیده نشده است که یک کشور کهن در یک هفته از جغرافیای سیاسی جهان پاک شود.
صحبت به دلایل پژوهشی فوکویما دانشمند امریکا که مرگ امپراطوری اقتصاد جهانگرای لبیرالسیم امریکا پیش بینی نموده، بسیار طولانی است که پراختن به آنها ما را ازمتن مضمون اصلی خارج میسازد، لاکن بازی که امپراطوری امریکا با سرنوشت کشور فقیرافغانستان درسال های پایانی عمر خود انجام داد، واقعآ نمونه ای سیاسی از نظام برباد رفته را به نمایش می گذارد.
همه ما میدانیم که با حمله نظامی وجفا گرانۀ شوروی درافغانستان، حکومات امریکا، پاکستان، جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، مصروعناصر مذهبی افغانستان را فعال نمودند. آنها مدام بستر گسترده ای را با کمک مالی برای گروه های افراطی افغانستان فراهم نمودند. گروه های مذهبی افغانستان که عاری از هويت سياسی بودند، خود را در ترکيب ناجور «سیاسی و مذهبی» افغانستان جابجای نمودند. درآنجا عناصر مختلف با تفکرات گوناگون درکنارهم جمع شدند. عاقبت به راهنمائی وکمک نهاد ها ودستگاه اسخباراتی پاکستان سیاه امریکا از درون این گروه ها، جمیعت اسلامی، حزب اسلامی ،حزب وحدت افغانستان وغیره أحزاب مذهبی در تشکلات سیاسی افغانستان سربلند کردند. در حدود سه دهه است که این ها تحت نام جهادی های افغانستان در سرنوشت مردم بازی می کنند و در بستر زمان اینها در ارتباط با تروریست های عربی شکل گرفتند.
جهاد مذهبی افغانستان ازآغازتشکیل جمهوری اسلامی به همایت مالی جامعه جهانی کوشيده اند با همه جنایاتی که در چند دهه اخیر برمردم تحمیل نموده اند، بازهم خود را به خور اذهان مردم دهند وازاسلام ومذهب چنان قطب گرانقدرجلوه دهند که بعنوان پناهگاه مردم و حافظ منافع آنها دراین دنیا وآخرت بسازند.جنگسالاران مذهبی افغانستان ( اسلام را بعنوان يک ايدئولوژی معطوف به تصرف قدرت) دقيقاً به معنای درآميختن حکومت با مذهب را یکجا نمودند، ازاين رو می توان نقش مخرب آنها را علیه رشد فرهنگی واجتماعی مشاهده کرد.
ادامه دارد