سال ١٩٢٩ ميلادی در افغانستان سال بى سابقۀ پادشاه گردشى بود. درين يک سال افغانستان پنج پادشاه داشت که عبارت بودند از غازى امان الله خان، سردارعنايت الله خان، حبيب الله کلکانى، على احمدخان، و بلاخره در آخر سال محمدنادرشاه. بعد از استعفاى سردار عنايت الله خان و اعلام مجدد سلطنت غازى امان الله خان
، سفير انگليس در يک وقت با سه پادشاه معامله داشت : امان الله خان در قندهار، على احمدخان در جلال آباد و حبيب الله کلکانى در کابل . ناگفته نماند که دو نفر ديگر هم از مدعيان تاج و تخت وجود داشتند که راجع به آنها کمتر صحبت شده است. ، يکى غوث الدين خان احمدزى پسر جانداد خان احمدزى بود، که ميگفت « اگر بچۀ سقاوامير شده ميتواند، هر کس ديگر هم ميتواند»، و ديگرى هم سردار محمد عمرخان پسر سردار ايوب خان بود که مثل عبدالکريم خان پسر امير يعقوب خان در دوران اغتشاش منگل، در دوران اين اغتشاش از قلمرو هند بريتانوى به سرحد آزاد آمده بود.
موقف انگليس ها راجع به غازى امان الله خان، با درنظرداشت دشمنى و نفرت ديرينۀ هردوجانب بسيار روشن بود. چنانچه «آستين چمبرلين Austen Chamberlain» وزير خارجۀ انگلستان، بتاريخ ٢٩ جنورى ١٩٢٩ در جوابيۀ رسمى ايکه براى پارلمان تهيه شده بود، خواند که « شاه امان الله رسماً استعفايش را به حکومت اعليحضرت [بريتانيا] اعلام کرده و در نتيجۀ آن تا وقتى که روشن نشده باشد با وجود کناره گيرى اش براى عموم مردم افغانستان بحيث پادشاه شان قابل قبول است، حکومت اعليحضرت نميتواند حکومت او را بحيث حکومت مشروع افغانستان قبول کند». (اسناد آرشيف انگلستان، تلگرام شماره ٥١٤ مؤرخ ٢ فبرورى به وزير دولت براى امور خارجۀ هنددر لندن، L/P&S/10/1301.)
انگليس ها در کابل از حبيب الله کلکانى تا آوردن زمامدار مورد نظر شان براى يک دورۀ انتقالى استفاده ميکردند. هم کمشنر عمومى انگليس ها در پشاور و هم سفير انگليس در کابل معتقد بودند که سلطۀ او بر کابل ديرى دوام نخواهد کرد، و او نميتواند مقام پادشاهى تمام افغانستان را کسب کند. تلگرام شماره ٧٩ مؤرخ ٢٣ جنورى ١٩٢٩ کمشنر عمومى ايالت سرحدى شمال غربى .
انگليس ها براى اينکه حبيب الله کلکانى درين دوران انتقالی در اعمال و حرکات خود از حد و چوکات تعين شده خارج نشود، يک عده از اشخاص باتجربه و کاردان را در اطرافش قراردادند که مهمترين و معتمدترين آنها شيرجان وزير دربار بود. برادران ديگر او عطأًلحق خان وظيفۀ وزارت خارجه، محمد صديق خان قوماندانى قول اردوى مرکزى و محمد کريم خان رياست ضبط احوالات را به عهده داشتند. در پهلوى اينها اشخاص ديگر مثل محمودسامى قوماندان سابق قول اردو، سردار شيراحمدخان زکريا رئيس عمومى تفتيش و سردار فيض محمدخان زکريا وزيرمعارف دورۀ امانى بحيث مشاورين خاص حبيب الله کلکانى را تحت محاصره گرفته بودند. سردار فيض محمدخان زکريا که شش ماه قبل از پادشاهى حبيب الله کلکانى در نطق افتتاحيۀ جشن استقلال در ستديوم باغ عمومى پغمان ، امان الله خان را «امان الله کبير» لقب داده بود، حالا مديريت جريدۀ «حبيب الاسلام» يعنى ارگان تبليغاتى حبيب الله کلکانى را بعهده گرفت و سردار شاه محمود خان برادر محمدنادرخان نيز بحيث منشى خصوصى حبيب الله خان کلکانى تعين شد. (زمانی عبدالرحمن ،بازنگری دورهٔ امانی و توطئه های انگليس)
موقف انگليس ها راجع به حبيب الله کلکانی و علی احمد خان از تلگرام همفريز به وزير امور خارجه در لندن هم به روشنی درک ميشود. وی راجع به پلان هاى آيندۀ خود به وزير امور خارجه در لندن نوشت که جمعبندى وضعيت فعلى افغانستان يا پيشبينى انکشافات آينده مشکل است. نادرخان با سه برادرش در ولايات جنوبى و مشرقى مصروف کسب حمايت وجمع آورى آراى قبايل است . بنظر ميرسد که حبيب الله [کلکانى] ميدان را ميبازد و ممکن است پايتخت را، در صورت شرايطى که براى خود و پيروانش قابل قبول باشد، تسليم کند. على احمد خان بصورت قطعى از ميدان مسابقه حذف شده است . ( اسناد آرشيف هند بريتانوى، تلگرام شماره ٢٨٣ مؤرخ ٢٥ مارچ ١٩٢٩ سفير انگليس به وزير امور خارجه در لندن).
گرچه سپه سالار نادرخان يکى از کانديدان مورد نظر انگليس ها بود که براى چنين روزى در نظر گرفته شده بود، اما آنها نميتوانستند بنابردلايل مختلف از وى حمايت علنى کنند. صرف نظر از نفرت مردم از انگليس ها و دست نشاندگان شان، بقدرت رساندن علنى محمدنادرخان نه تنها مورد استفادۀ تبليغاتى حکومت هاى قندهار، جلال آباد و کابل قرار ميگرفت، بلکه اين کار بحيث واضح ترين مداخلۀ انگليس ها در امور داخلى افغانستان سبب عکس العمل شديد در هند، روسيه و کشورهاى رقيب ديگر نيز ميگرديد.
چنانچه سفير انگليس با درنظر داشت مشکلات موجود، کندى در کار پياده کردن پلان هايشان و احتمال دوام بيشتر اوضاع کنونى ، کمک هاى بيشتر به نادر خان و حتى مداخلۀ مستقيم انگليس ها را پيشبينى نموده مينويسد که «اگر اقوام نتوانند به توافق برسندو جنگ شديد، بدون پيروزى چشمگير يکى از جوانب، درگيرد، من احتمال آنرا ميبينم که ازما خواسته شود براى اعادۀ نظم و نشاندن بر تخت يک کانديدى که بصورت عموم قابل قبول باشد، مداخله کنيم . حتى قبل از آنکه کابل را ترک بگويم ، ازمن بصورت غير رسمى خواهشاتى بعمل آمده بود تا در زمينه ميانجيگرى کنم.
او علاوه ميکند که «حتى اگر نادرخان بتواند قبايل را آماده سازد تابدون جنگ به اتفاق آرا از يک کانديد حمايت کنند، من فکر ميکنم آن کانديد بدون ضمانت کمک انگليس تاج و تخت را قبول نخواهد کرد. ( اسناد آرشيف هند بريتانوى، تلگرام شماره ٢٨٣ مؤرخ ٢٥ مارچ ١٩٢٩ سفير انگليس به وزير امور خارجه در لندن).
منابع
اسناد محرمانۀ آرشيف هند بريتانوی در لندن ، تلگرام شماره ٥١٤ مؤرخ ٢ فبرورى به وزير دولت براى امور خارجۀ هنددر لندن، L/P&S/10/1301..
اسناد محرمانۀ آرشيف هند بريتانوی در لندن ، تلگرام شماره ٧٩ مؤرخ ٢٣ جنورى ١٩٢٩ کمشنر عمومى ايالت سرحدى شمال غربى .
اسناد محرمانۀ آرشيف هند بريتانوی در لندن ، تلگرام شماره ٢٨٣ مؤرخ ٢٥ مارچ ١٩٢٩ سفير انگليس به وزير امور خارجه در لندن.
زمانی عبدالرحمن ،بازنگری دورۀ امانی و توطئه های انگليس.
(پايان)