اسناد و شواهد نشان ميدهند که ماستر پلان انگليس در افغانستان تنهابه ازبين بردن و يا تعويض امان الله خان خلاصه نميشد. در پلان انتقال قدرت از غازی امان الله خان به يکی از بهترين مدعيان و کانديدان تخت و تاج افغانستان، برانگيختن احساسات مردم عليه رژيم امانى، ضعيف ساختن رژيم و ايجاد هرج ومرج در کشور،
استفاده از مهرۀ حبيب الله کلکانی برای يک دورۀ تاريک و سياه انتقالی سقوی، و در نهايت روى کار آوردن به اصطلاح يک قهرمان و ناجی که حافظ منافع انگليس ها در منطقه باشد، شامل بود.
اگرچه بارسيدن جنرال نادر خان از فرانسه به هند بريتانوی، پلان استعمار نوين يک قدم به پيش رفت، اما تا وقتيکه امان الله خان در افغانستان موجود بود و اعادۀ سلطنت وی احتمال داشت، آنها نميخواستند حکومت سقوی ضعيف شود.
درين جا اسنادی ديگری را خدمت علاقمندان تاريخ معاصر افغانستان تقديم ميکنم که در رابطه با دعوت حبيب الله کلکانی از نادر خان، از مکر، نيرنگ، خدعه و فريب جنرال نادر خان و انگليس ها عليه بچۀ سقاو پرده برميدارد.
قبلا تحت عنوان ادعای بيطرفی ظاهری و حمايت مخفیانۀ انگليس ها از سردار نادر خان ديده شد که حبيب الله کلکانی احمدشاه خان (پسر کاکای نادر خان) و عبدالعزيز خان (مامايش) را براى آوردن محمد نادرخان به اروپا فرستاد. انگليس ها هم نه تنها برای شان ويزۀ ديپلوماتيک دادند، بلکه ترتيبات مسافرت ذريعۀ طياره از کابل تا پشاور، و ذريعۀ ريل و کشتى از پشاور تا فرانسه وحتى مصارف مسافرت شانرا به عهده گرفتند. (تلگرام شماره ١٥٢ مؤرخ ٦ فبرورى ١٩٢٩ سفير انگليس در کابل ) و (تلگرام شماره ٥٦١ مؤرخ ٦ فبرورى کمشنر عمومى پشاور ، به خواست سفير انگليس در کابل).
مارشال شاه ولی خان در يادداشت های من (که گفته ميشود به فرمايش شاه ولی خان توسط مرحوم غلام عمر شاکر نوشته شده است) ميگويد که «جهاز ما در بندر بمبئی لنگر انداخت . احمد جان اعتمادی قونسل افغانستان و ديگر دوستان آنجا به استقبال ما آمدند و شب در قونسل خانۀ افغانستان توقف نموديم اطلاع رسيد که حبيب الله سردار عبدالعزيز خان و سردار احمدشاه خان را با فرمان مخصوص نزد سپه سالار به پاريس فرستاده بود. اينها دو روز قبل از رسيدن ما با کشتی رهسپار مارسيلز شده بودند». (مارشال شاه ولی خان، يادداشت های من، ص ۴۵). مارشال شاه ولی خان می افزايد که «سردار عبدالعزيز خان با سردار احمدشاه خان در نيس رفته سپه سالار را نيافته بازگشته بود، با مراسلۀ حبيب الله در پشاور حضور سپه سالار آمده نامه را تقديم کرد. اين نامه به مهر حبيب الله مختوم بود. درين نامه اولا شرحی از اوصاف سپه سالار توضيح شده و پس از آن از صحت خانوادۀ شان اطمينان داده شده بود. آنگاه حبيب الله سپه سالار را به کابل تشويق نموده وعده داده بود که هرگاه سپه سالار به کابل بيايد منصب و مقام عالی بوی داده خواهد شد». (همانجا، ص ۴۷).
حبيب الله کلکانی که توسط حاجی امام الدين، وکيل التجار خود در پشاور، از عزايم انگليس ها اطلاع يافته و بدگمان شده بود، به همفريز سفير انگلستان ، که در پشاور بود، تلگرامی فرستاد که «چون راه مشرقی هنوز امن نيست، حکومت هند از روی همکاری يک طياره را به اختيار نادرخان و برادرانش قرار داده و آنها را بصورت فوری به کابل اعزام دارند». چون انگليس ها و جنرال نادر خان هيچکدام برای برآورده ساختن اين خواهش وی آماده نبودند، وی را بازی داده و دنبال نخود سياه فرستادند. همفريز بجواب تلگرام مذکور به حبيب الله کلکانی اطمينان داد که هر وقت نادر خان و برادرانش آمادۀ رفتن به کابل باشند، يک طياره به اختيار شان گذاشته خواهد شد. همفريز چند روز بعد در تلگرام خود به وزير دولت در امور خارجه اطلاع داد که رژيم سقوی حتی برای استقبال از نادر خان در کابل يک دروازه دولتی را در ميدان طيارۀ شيرپور اعمار نموده و زمانيکه اطلاع يافت او به قبايل سمت جنوبی مراجعه کرده است، ، خانه و دارائی اش در کابل ضبط و خانواده اش تحت نظارت گرفته شد. (اسناد دفتر هندبريتانوی در آرشيف لندن، تلگرام شماره ۲۶۷، مؤرخ ۱۳ مارچ ۱۹۲۹).
منابع
اسناد محرمانۀ آرشيف انگلستان، تلگرام شماره ١٥٢ مؤرخ ٦ فبرورى ١٩٢٩ سفير انگليس در کابل.
اسناد محرمانۀ آرشيف انگلستان ، تلگرام شماره ٥٦١ مؤرخ ٦ فبرورى کمشنر عمومى پشاور ، به خواست سفير انگليس در کابل.
مارشال شاه ولی خان، يادداشت های من، ص ۴۵.
همانجا ص ۴۷.
اسناد دفتر هندبريتانوی در آرشيف لندن، تلگرام شماره ۲۶۷، مؤرخ ۱۳ مارچ ۹۲۹.
(پايان)