آیا جنبش زنان افغانستان خودجوش است؟
زن انسان است و حق دارد زندگی انسانی داشته باشد. هیچ کس و نیروی نمیتواند این حق را از زن بگیرد و او را از زندگی انسانی محروم سازد. زن حق دارد وقتی شرایط زندگی برایش تنگ شد و حق شهروندی از او سلب گردید، دست به اعتراض زده و حق خواهی نماید.
زنان افغانستان بعد از بیست چهارم اسد ۱۴۰۰ مطابق ۱۵ اگست ۲۰۲۱ با ورد دوباره طالبان در قدرت، بدنبال یک زندگی نور مال که شایسته هر زن در افغانستان است، شدند. چون رژیم متحجّر و زن ستیز طالبان زندگی نور مال که یک انسان دارد را از زنان در افغانستان گرفتند و آنها را در حصار خانه و زیر پوشش براق زندانی ساخته اند . زنان برای رسیدن به خواست ها و اهداف شان ، دست به تعرضات خیابانی زده و در محفل های خانگی، گردهمایی ها در باغها، در پارکها شهر ، و در هر محل که مناسب دیدند ، بشکل گرو پی، و یا انفرادی، ندای حق طلبی شان را به گوش طالبان، و جهانیان میرساندند.
شعار ها زنان معترض در مجموع بازتاب دهنده خواست های نه تنها زنان بلکه همه مردم افغانستان است ،که در مدت شش ماه تسلط طالبان در قدرت از آنها سلب شده اند. جنبش خود جوش رهبری نشده زنان افغانستان ماهیت فرا جناحی دارد که در آن طبقات فرودست جامعه که بیشترشان نان آور خانه های شان اند را در خود متشکل ساخته است.
چنانکه قبلا یاد آوری شد، خود جوشی یا خود انگیختگی ، نیرویی است که سبب حرکت به جلو می شود، ابزار اساسی است برای رسیدن به اهداف ، دستیابی به رویا ها در زندگی، که با داشتن اعتماد به نفس، تفکر مثبت در مورد آینده و با تمرکز به اهداف، منجر به موفقیت می گردد.
در مرحله ای از عمر، متوجه می شویم و یا توجه ما را به آن جلب می سازند، که زندگی جریان حرکی هدفمند است در غیر آن بیهوده و بی ارزش می باشد. انسان در مسیری که طی طریق می کند ، هدف و یا اهدافی را نشانی می کند تا به آن دست یابد. بعضی انسان ها آن هدف یا اهداف را در مدت کوتاه و بعضاً آن رویا را در مدت زمان طویل حاصل می کنند.
حرکت زنان افغانستان هدف که برای دست یابی به آن مد نظر دارد کاملاً روشن است ، « نان، کار و آزادی». این شعار ، اهداف خورد و کوچک دیگر صنفی زنان را نیز در خود در بر می گیرد. گرو پ های زنان با اعتماد به نفس برای آزادی خود از قیودات رژیم زن ستیز طالبان با این شعار به جاده ها ریختند .
زنان افغانستان نیروی بالفعل و بالقوه ای اند که پنجاه در صد نفوس کشور و نان آور خانواده های خود را تشکیل میدهند. زنان افغانستان قیودات و زجر های مرد سالاری را سالیان طولانی است بر شانه های شان حمل می کنند. برای شکستن زنجیر های اسارت مردسالاری، بطور انفرادی مبارزه کرده اند تا از این زنجیر ها رهایی یابند، حتی مرگ و هزاران شکنجه و خشونتی از قبیل، قطع گوش و بینی ، قید و زندان درون جوال در تهکاوی ها تاریک ، عروسی بزور به آدم های سالخورده ، تبادله ای انسانی با « بد» و « بدل» ، نکاح زن بیوه با برادران شوهر ، و ... را بخاطر سنت ، فرهنگ مذهب ، دین و خانواده پذیرفته اند.
زنان افغانستان از دهه چهل هجری شمسی تا سقوط دولت جمهوری اسلامی دست نشانده امریکا ، فراز و نشیب های زیادی را در زندگی پیموده اند و با فراگیری از تجربیات زندگی ، آموزش و تحصیلات عالی تا آن مرحله ای از رشد فکری رسیده اند که برای حق تحصیل، کار، و آزادی های مدنی و شهروندی در افغانستان ، در مقابل نیروی سیاه اندیش و زن ستیز طالبان ،که برای بار دوم حاکم بر سر نوشت مردم افغانستان گردیده اند ، با دستان خالی و با ایمان عالی، در چنین فضایی هراسناک که از هیچگونه پشتیبانی داخل وطنی و بیرون مرزی برخوردار نیستند، برای نجات خود و خانواده، برای قربانی دادن به قربانگاه حاضر شوند.
حرکت های خودجوش زنان افغانستان با تمرکز به این هدف که بدون کار نمیتوان به خانواده نان آورد و بدون آزادی نمیتوان کار پیدا کرد، زنان را مجبور ساخته است تا با اعتراضات شان در مقابل تیر کش تفنگ طالب قد راست ایستاده شوند و خواهان گشودن دروازه های مدارس ، دانشگاه ها ، دفاتر و فابریک ها، به دختران و زنان افغانستان اند. این حرکت کاملا منحصر به فرد و یک حرکت خود جوش است. علل خود جوشی آن ، پراگندگی و بی رهبر بودن این حرکت است که بعضی گرو پ ها با خواست های صنفی و مشخص شان فضای این حرکت را طور دیگری شکل داده و گرو پ های هم که خود سرانه دست به عملی می زنند که با لت و کوب ، دستگیری ، زندان و شکنجه روبرو شده اند.
حرکت خود جوش زنان با شهامت افغانستان با وجود آن همه مشکلات ، لرزه بر اندام رژیم طالبان انداخته است، طالبان از گرفتاری و زندانی شدن زنان انکار می ور زند. در حالیکه یک بار روی سیاه شان را دفتر سازمان ملل در کابل شست. اما این بار از دست دفتر سازمان ملل هم خارج بود چون که ثبت ویدیویی اعتراف ۲۹ زن در بند را، خود از طریق تلویزیون ها پخش نمودند و با پخش این خبر ، پرده دروغ گویی « هیچ زنی در قید طالبان نیست» از چهره کثیف شان پایین افتاد. گرچه در دل خوش اند که گویا رنگ جنبش عدالت خواهی خود جوش زنان را صبغه ای «دست درازی های بیرونی» و « کیس سازی» داده اند ولی نمیدانند که با این عمل شان برعکس بر ابهت و شکوه مبارزات زنان افزوده اند. مردم افغانستان شاهد، چنین اعتراف های که بزور شکنجه و ارعاب گرفته شده است، بسیار شنیده و دیده اند. طالبان با این درامه بازی شان هویت استکبار امارت را برای عام و خاص برملا ساختند، هم چنان عدالت خواهی و حق طلبی جنبش زنان را در مقابل رژیم منفور و متحجّر زن ستیز شان نیز تایید کردند.
هر قدر زنان را در خانه و زندان اسیر سازید همان قدر فریاد شان بلند و بلند تر می گردد. چنانکه، تمنا زریاب پریانی بعد از رهایی از زندان در تویتیر نوشته است: « در برابر ظلم طالبان سکوت نمیکنم و در چند ماه اخیر وجود م ضعیف و ناتوان شده است. درد وطن و بیچارگی مردمم رنج بزرگی بوده است. اما اراده و صدای عدالت خواهی ام هیچ زمانی ضعیف نخواهد شد. همیشه فریاد خواهم زد: انسانیت، آزادی، عدالت، برابری.»
اعتراض زنان افغانستان شاید ، در بعضی نقاط سکوت موقتی اختیار کند . اما زنان مبارز فضا و محیط اعتراضات خود جوش شان را به طوری دیگری حفظ خواهند کرد که مردم جرات کنند به تظاهرات جذب شوند. هر قدر اعتراضات بیشتر عمومی و همگانی شود، همان قدر با جذب شدن اکثریت مردم شهر ها و روستا ها دامنه ای وسیعتر می یابد ، که طالبان نمیتواند این جنبش اعتراضی را به راحتی شکست دهند.
گرچه این جنبش خود انگیخته و بدون رهبری و سازماندهی است ، با وسعت دامنه و پشت جبهه مطمئن ، و دنبال کردن هدف روشن به پیروزی خواهد رسید. به بیراهه بردن این جنبش و استفاده ابزاری از آن برای مقاصد فردی و معامله سیاسی و پیچاندن آن در موهوماتی که به واقعیت مبارزه زنان در وضع فعلی ارتباط ندارد سبب شکست آن خواهد شد.
ادامه دارد
از منابعی که در این نوشته استفاده شده است:
« چرا جنبش های مردم شکست می خورند؟» محمد عالم جمال جاویدان ، نوای آزادی
« اصول پیروزی جنبش»، ایران گلو بال ۲۱ فوریه ۲۰۲۲
« گزارش ها در مورد آزادی چهار فعال زن افغان ... » بی بی سی فارسی
« اخبار » ، تلویزون طلوع و روزنامه ای ۸ صبح
شبکه های اجتماعی ( فیس بوک)
محمد طاهر،
امریکا،
۲۱ فبروری ۲۰۲۲
.