قصه افغانستان اشغال شده من نتجه گیری - ۹ –

۱ ) : امید است روشنگران ما به این واقعیت آگاه باشند که در افغانستان جنگ علیه شوروی جنگ لیبرال‌‌ ها علیه سوسیالیست‌ ها نبود، بلکه جنگ جهان سرمایه داری علیه ارتش سرخ و ایدیولوژی لنینیستی بود که اسلام ‌گرایان ما بهترین وسیله استفاده غربی ها قرار کرفته بودند. دروازه های قصرسفید و باقی دفاتر دولتی کشور های صنعتی مانند کعبه به اهل بیت فامیل های رهبران مذهبی ما باز بود.

اکثریت عناصر حلقه ی فساد دوران زمامداری کرزی و غنی نو جوانان همین قشر مذهبی افغانستان بودند. کسانی که فکر می‌کنند مقاومت ضد شوروی در افغانستان، یک جنگ میهنی و وطنی برای استقلال بود، نیز دروغ می‌گویند. این خود نشادهنده ای ازعدم آگاهی سیاسی این قشر است. جنگ دهه‌ ی هشتاد افغانستان، بنیاد ایدیولوژیک داشت. جنگجویان ضد شوروی و رهبران‌ شان اسلام گرا بودند.
 
۲ ): از آنجائکه استبداد دیر زیست درافغانستان موجب عدم رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شده است، لذا تاریخ جریانات روشنکری افغانستان شفافیت ندارد. در بررسی حوادث تاریخی از یک قرن پیش تا امروز به این پدیده آشنا میشویم که، زایش تاریخ نوین در افغانستان که می بایست، مرهون عقاید، اندیشه و تحولات پیشرفته فرهنگی  کسانی  می بود که راه  دانش نوینی را در این سر زمین تاریک باز می نمودند. برعکس بررسی تاریخ معاصر افغانستان نشان می دهد که این جامعه از بابت وجود چنین عناصری، و جریانات روشنگری کم رنگ است. جریانات قوی روشنگری نبوده که  راه اصول قابل تعمیمی را به پدیده های مفروضات آن زمان باز می کرد. با تاسف که برخی از مورخین و قلم بدستان افغانستان زیادتر در این زمبنه مداحی می نمایند. 
 
۳ ) : هر جریان روشنگر اگر جامعه و تاریخ خود را مسلم فرض کند، نتیجه چه می شود؟ واژه « تاریخ » که به گفته متفکرین علوم اجتماعی؛ معنی کاربرد اصیل و درست آن تحقیقی است، به سبک عامیانه به ماده ای اطلاق می گردد که، تار و پودش به قدرت نا پیدای الهی بافته شده باشد وهیچ تغییر پذیر نیست. ذهنیتی که (لودیک فایرباخ)  کشیش مذهبی آلمان در رابط  تاریخ  و مذهب بیان می کرد. چنین سبک مثبت گرایی در طول تاریخ به مکاتب افغانستان به ما تدریس شده است. آن سبک کلیدی برای در یافت پدیدارهای جامعه ما نبوده است.
۴) : موضوع عمده در این جا است که، در بستر ساختار اقتصادی و اجتماعی نیم قرن پیش افغانستان، مایه های ضد آزادی در سطح روشنگران شهری بوجود آمد. اما روشنگران این دهه افغانستان  بخصوص نیرو های چپ غیر وابسته که یک عده روشن گران بدور آنها جمع شده بودند، هنر آنرا نداشتند که ذهنیت عدالت خواهی و آزادی را در سطوح پائین جامعه انتقال دهند و به کمک آن پایگاهی اجتماعی درسطوع وسیعی جامعه برای آزادی و عدالت اجتماعی بوجود بیاورند.
 
۵ ) : از آنجائکه جریانات چپ غیر وابسته فاقد نهاد های فرهنگی و اجتماعی بودند، برای اینکه جهت مبارزه اجتماعی و سیاسی این دهه ها فقط در سرنگونی رژیم خود کامه خلاصه می شد و بس، نه در جهت تشکل نهاد های فرهنگی و اجتماعی. با تاسف که این خواست ها در تراز های بین المللی چپ های سنتی به ویژه لنینسیم گنجانیده شده بود و چپ های غیره وابسته افغانستان نیز ازآن تیوری پیروی می کردند ـ روی این اصل حرکات اجتماعی و سیاسی جریانات چپ غیر وابسته این دوره از سطح  قشر بالای جامعه پایانتر نرفته است. اگر چه بدنه ای جامعه رنج سلطنت خود کامه را می کشید، ناهنجاری اقتصادی را روز بروز لمس می کرد، ولی با آن همه زندانی و قربانی که قشر چپ غیر وابسته و دیگرنیروی های آزادی خواه درافغانستان دادند، نتوانستند جامعه را به سوی دیگری جز آنچه با آن امروز رو برویم، هدایت نمایند.
 
۶ ) : البته باید در اینجا بیدرنگ از نقش سیاسی حزب دموکراتیک خلق و جناح پرچم که در سنگر سیاست استعماری شوروی در جامعه قرار گرفته بودند و این حزب مانعی هدایت جامعه بسوی آزادی و تعالی اجتماعی بود، یاد کرد. برای اینکه اعضای این حزب بدون از آرمان اجتماعی وانسانی بودند، برای جریانات چپ غیر وابسته افغانستان زمینه فعالیت اجتماعی دشوار گردیده بود.
 
۷ ) : گفت و گو درباره ی میراث مبارزات مردم افغانستان علیه سیاست های استعماری کار خوبی است، ولی متوجه باشیم که هرگز درنیم قرن اخیر مبارزات ضد استعماری افغانستان حتی جریانات سیاسی روشنگرانه ی نیم قرن اخیر، مشخص کردن آن قسمتی که می توانستد، خطوط روشن و صریحی بر چهره ی فرهنگ و آرمان های اجتماعی آینده جامعه ی عقب مانده و فقییر افغانستان رسم کند، منجر نشد. چرا ؟ برای اینکه حتی روشن گرانی که از نیم قرن پیش نبشتاری سیاسی درباره جامعه افغانستان بیرون دادند، علت عمده واپسمانی  اجتماع جامعه افغانستان، که دین زده گی است، طفره رفتن  و هنوز هم میروند.
 
۸ ) : واقعیت این است که چپ های دهه 40 خورشیدی افغانستان مانند بسیاری ازکشورهای محروم، بازماندگان ایدئولوژی کمونیسم جهان شمول بودند. در زمینه اندیشه ی علمی وعملی و یا نظریه آرمانگرایانه هویت مستقلی نداشتند. ـ دیدگاه های تئوری وعملی عناصر چپ چهاردهه پیشین افغانستان به نسبت استبداد وعقب ماندگی اجتماعی، بیشترمتاثر از لنینیسم بود. برای اینکه لنینیسم نقش برجسته تری برای روشنفکران قائل بود و رسالت آن ها را در ارشاد و رهبری طبقه کارگر می دید. ـ چیزیکه درافغانستان وجود نداشت ـ  و تدارک انقلاب را از طریق برپائی سازمان انقلابی حرفه ای می دانست. از همین جهت روشنکران چپ افغانستان، شعارسرنگونی دولت را از قطب های متضاد افراطی صحنه ی جهانی به عاریت گرفته بودند و نه از گنجینه های فکری موجود جامعه سنتی افغانستان که می بایست نقط درونی در فعالیت هوا خواهان و روشنفکران افغان می گردید، که نگردید.
 
۹ ) : اگر یک نظر اجمالی به مجموع کل انتشارات جراید چپ ها ی غیره وابسته در دهه چهل در افغانستان بیندازیم، بدین نتیجه می رسیم که هر گز این جریانات در صدد انطباق شرایط تاریخی خاص محیط خود در زمان خود بر نیامدند و نخواستند از شناخت روابط اجتماعی و اقتصادی جامعه خود به نسخه واحدی برای دگرگونی جامعهء خود برسند.
 
۱۰ ) : درآخر می خواهم بگویم که بدبختانه جامعه ی ما به نسبت تداوم استبداد، روشنفگران صادق کم داشته است، اما تحصیل کرده گان خود فروخته ی داشته ایم که، محصول عملکرد شان در نهایت به ضررمردم وانحراف تاریخ منجرشده است. به ویژه در دوران ریاست جمهوری آقای کرزی و داکترغنی سهم این قشر بخوبی نمایان شده بود. این موارد تاریک تاریخ معاصرافغانستان است. این نقد بدبینانه جریانات روشنفکری خارج ازحلقه (حزب دموکراتیک خلق) نیست و نمی خواهم چشم پوشی بر قتل های رشید ترین فرزندان اقوام وادی های هندوکش کنم، تنها اشاره برفضای موجود و نقش روشنفگران امروزی ما است که، باید قبل از هرچیز به شناسائی دقیق و همه جانبه بعضی از عناصر که ریشه های آن ها در ابزار و وسائل و رسوم قدرت های که در چهار دهه پیش درجامعه ما دخیل بودند، بپردازیم. برای اینکه امروز دوباره بازار احزاب مذهبی و سیاسی روشنگران خود فروخته گرم شده است.
سخنان خود را با این جمله پایان می دهم ، آنچه که دراین گفتار تشریح شده است، هدف روشن ساختن حقایق تاریخی است. برای کسانی که به این پرسش ها پاسخ منفی می دهند وهنوز به چندین باره آزمودن آزموده ها گرایش داشته باشند، مطالعه تاریخ نیم قرن اخیر افغانستان برای شان  نه ضروری، بلکه حیاتی است.

اخبار روز

13 سرطان 1403

BBC ‮فارسی - صفحه افغانستان BBC ‮فارسی - صفحه افغانستان

کتاب ها