لغوی بچهبازی را معنی همانا بازینمودن با اطفال بچهگانه باشد، لیکن در گفتار عامیانهی مردم افغان، مراد از این اصطلاح، هرنوع سؤاستفادهی جنسی از کودکان نرینه را میرساند، جنایت که بر اساسات مشخص، در هیچ کشوری دیگر، بهمثابهی کشور افغانستان وفرت نداشته و نخواهد داشت. باید به این امر بدون شک معتقد بود که این تمایلمبالغهآمیزِ جنسی شهره به بچهبازی در افغانستان، کوچکترین نسبتی به همجنسگرایی و همجنسبازی ندارد،
همان که در بسا کشورهای جهان، به میل و رغبت مردان بالغ تبارز میکند، بل این کِرده، در این کشور، برملا، با سؤاستفاده از ثروت، قدرت و نفوذ و با جبر و زور با کودکان بچهگانه صورت میگیرد.
اند البته مواردی که بچههای خوردسال و خوشصورت خود هم براساس فقر، بیکسی و یا هم ترس،به اصطلاح بهرضایت خود، تن به این امر میدهند، یا بزرگان خانواده، آنها را به دلایل مختلف، یا واضحاً در بدل پول در اختیار عام و تمام بچهبازان قرار میدهند.
بچههای که در این مرزوبوم، به این شکل، مورد امیال شهوانی قرار میگیرند، به بچهبیریش مسمی اند که بطور تقریبی همهی آنها بردهگانِجنسی، یا تنفروشان اند. چندی از این بچهها، بهخصوص برای رقصاندن تربیت میشوند و تعلیمات میبینند که در بین عوام، به بچهبازنگر (رقاص) شهرت دارند. بچهبازنگرها به دو گروه تقسیم شده اند. از گروهی اولی فقط و فقط جهت رقصیدن در محافل گونهگون استفاده میشود و گروهی دومی را بچه های میسازد که ضمن رقصیدن اجباری در همچو محافل، چندی از افراد مشخص را هم با عرضهکردن خود، باید جنساً ارضا نمایند. این بچهها اکثراً با آرایش زنانه، چادر به سر، لباسهای زنانه برتن و بهخصوص زنگولههای مخصوص بر هر دو ساق پا، وارد میدان رقص شده، به رقص و پایکوبی میپردازند که شهرت البسه و زنگ های شان در اجتماع افغانی به زنگ و جامن باشد.
برای رقصاندن بچهبازنگر ها، از موسیقی محلی افغانستان و بهویژه سازِ بینهایت دلخراشِ دمبوره، کار گرفته میشود، چنانچه نغمات مخصوص لوگری، گنجشککِطلایی، ششکباب، سلامی و بهویژه قطغنی، توسط نوازندهگان محافل بچهبازی نواخته میشوند، همانطوریکه به اصطلاح اشعار خاص بچهبازی که بیشتر تعریف زیبایی بچه میباشد، توسط خوانندهگانِمحلی، برملا سروده میشوند. گاهی بچهبازنگرهای که به اصطلاح آواز خوب و رسا دارند، خواننده را در سرودن آهنگ ها، بهطور خاص، چهاربیتی ها، حین رقص همراهی میکنند. بچههای رقاص، حین به اصطلاح هنرنمایی، در بسا موارد، زیر چادر پنهان میماند که اگر بیگانهیی جرأت دورکردن چادر و رغبت دیدار آنها کند، به یقین که دیوانه و یا هم زورآور و قدرتنمد است، چه در همچو موارد، سخن همواره به زدوخوردی بینهایت خونین با صاحب بچه انجامیده است که اکثراً به کشتهشدن، بچه میانجامد.
بهترین سن برای بچهبیریش ها بین ۱۰ تا ۱۴ سالگی باشد و رسم حاکم در جامعه هم در این ارتباط همین است، تا زمانیکه این بچهها، ریش ندارند، گرچه در اسارت مالکِ بچهباز خود مسمی به «کاته» اند، لیکن مورد توجهی خاص و به خصوص امیالِجنسی آنها هم قرار دارند، منتهی همینکه ریش و بروت شان برملا میشود، بهشدت از بازار میافتند. خوبی این رویداد، در مواردی خاص، همانا آزادشدن، بچهبیریش از قید بردهگی جنسی میباشد، لیکن بدی آن که همچو اطفال براساس بچهبیریش، یا دقیقاً مفعولبودن که دیگر به کونی، یا پشت، شهرت مییابند، نه تنها در جامعه، بل در بین خانوادهخودی هم جا و مقام ندارند.
اینکه تا چه حد این بچهها، زیر تکالیف بینهایت فشاردهندهی روحی و روانی، عذاب میبینند، در تصور گنجایش ندارد. زندهگی آنها بعد از آن دیگر چنان از احساس شرم،گناه و بخصوص از دست دادن غیرت مملوست که گاهیگاهی،سخن حتی به خودکشی هم میکشد.
چه بسا که همچو جوانان، بعد از رهایی از چنگ بچهبازان، توسط نزدیکترین افراد خانواده کشته شده اند، باشد که این «لکهی ننگ» از دامان شان، بدن وسیله پاک شود.
بدترین پسآمدات، همانا مبتلاشدن به انواع گونهگون تکالیف روحی و روانی می باشد
در مورد بچهبیریش ها، در مواردی خاص، اصطلاح در پای فلانیبودن، یعنی در بدل پول، تعلق عام و تمام به کسیداشتن، هم بکار برده میشود.
بچهبازان در افغانستان به مردانههای اطلاق میشود که در واقع این «سرگرمی» را بهنوع حرفهای پیش میبرند و این کشور همواره شاهد خلقشدن همچو موجودات و پیشبرد «مسلک» بینهایت کثیف و بهخصوص خونین شان، براساس رقابت ها، در قسمت داشتنِ بیشترین و بهترین بچهها بودهاست.
بچهبازان افغانی را میتوان به چندین نوع، ردیف نمود؛ آنانی که بچهها را فقط و فقط برای مقاصد شهوانی خود، به اصطلاح نگهداری میکنند و همواره از آنها و آنهم بهزور کام میگیرند. برای آنها، بچهها، چیزی دیگری جز آلهی شهوترانی نیستند. عملکرد این موجودات با بچه ها، چیزی دیگری جز تجاوز جنسی نیست.
چندی از بچهبازان، بچهبیریش خود را، ناموس پنداشته، جز خود، بیگانان را اجازهی دسترسی به آنها نمیدهند و چنانچه تذکر آمد، در این ارتباط همواره کشت و خون براه افتاده است. البته بچهبازان هم وجود دارند که برعلاوهی خود لذتبردنجنسی از بچهبیریشها، به دیگران هم براساس رفاقت ها و حتی پول، اجازه آنکار میدهند.
استند هم بچهبازان که کوچکترین نوع فعالیت جنسی با بچهبیریش های خود ندارند و فقط به همان داشتن آنها دل خوش میکنند، یا بهقول معروف فقط عاشق رقصیدن بچه اند.
حال بچهبازان را به هر شکلی که ردیفبندی کنیم، در نتیجه همهی آنها و بطور واقعی همهی آنها، بدون استثناء مریضان جنسی اند.
بچهبازی در افغانستان سابقۀ بسا دیرین دارد که باری آنرا به کمبود دسترسی به قشر اناث ارتباط میدهند، در حالیکه این ادعا بکلی نادرست ثابت شده است، چه اکثر بچهبازان حرفهای، حتی سه زن نکاحی هم دارند.
مسوولان امنیتی در این دیار، هیچگاهی در از بین بردن بچهبازی تلاش نورزیدهاند و اگر هم برای جلوگیری از آن اقداماتی میکردند، به یقین که سودی نمیداشت، چه در آنصورت باید با بچهبازانِ زور و زردار طرف میشدند که عاقبتش به هیچوجه به نفع آنها نمیبود، یا اینکه خود در این جنایت سهیم بودند.
در ادوار قدیم، ولایت قندهار، چندی از مناطق دیگر پشتوننشین و قسمتاً قطغن این کشور، شهرت بسزایی در این ارتباط داشتند، چنانچه اکثر جوانانِمردانهی خوشصورت، جرأت سفرکردن به آن دیاران را به تنهایی نمیکردند، لیکن تجربه نشان داده است که بعد از اشغال افغانستان توسط قشون اشغالگر روسی در سال ۱۹۷۹ و فعالشدن گروهی نامنهاد مجاهدین، این عمل نامطلوب و وحشیانه دیگر بدون استثناء در همه ولایات این ملک مروج شده، روزبروز هم گسترش مییابد. قوماندنهای جهادی خود، بهصراحت و وضاحت، بهزبان خود به این موضوع اعتراف کرده و میکنند که بدون داشتن بچهبیریش و بچهبازی قادر به جنگ در مقابل عساکرِ روسی نبودند. به این معنی که بچهبازی، برای این مردمان، بهترین انگیزه برای جنگ ضد اشغالگران روسی بود.
حال هم بچهبازان حرفهایی مشهور در منطقه همه و همه قومندانهای تنظیمهای دهشتافگن اسلامی اند، لیکن تجربه ثابت نموده است که مردانه های افغانستانی، اکثراً بچهباز اند، چنانچه اگر یک طفل، یا یک نوجوان زیبای مردانه، خود را در اختیار قرار دهد، به یقین که رد نخواهند کرد!
این «شوق» که دیگر نمادِ قدرت هم بهحساب میرود، در این خطه جزء از فرهنگ شناخته شده، در ترغیب و تبلیغ آن، برخلاف زنکهبازی و زنا که جزایش را حقاً سنگسار میخواهند، چنان آورده میشود که:
بچه بازی، خدا راضی!
باآنهم این عمل زشت مورد پذیرش جامعهی افغانی نیست!
«خارکش» شروع 2022