بحران های دوگانه استراتژیک و اقتصادی جستجو برای بیرون رفت از دام اوکرایین را بر می انگیزد
نویسنده: دیوید پی. گولدمن
منبع: آسیا تایمز ۱۷ جون ۲۰۲۲
مترجم : رسول رحیم
اداره بایدن در عرض یک سال با محاسبه اشتباه آمیز در بحران اوکرایین، اکنون با دو فاجعه یعنی نخست رکود اقتصادی و دوم سرافگندگی استراتژیک مواجه است.
ایالات متحد امریکا تقریبا به طورقطع در یک رکود اقتصادی قرار دارد، در حالی که انفلاسیون ناشی از بلند رفتن قمیت نفت، مزد واقعی کارگران را سالانه ۶٪ کاهش می دهد.
لاف زنی های قبلی واشنگتن که پوتین را از قدرت برکنار می کند، ظرفیت جنگی روسیه را نابود می سازد و توان اقتصادی روسیه را به نصف آن کاهش می دهد، اکنون مضحک به نظر می آید.
اقتصاد جهان به دلیل شاک تقاضا برای انرژی و مواد غذایی با تحریم های غرب علیه روسیه افتان و خیزان در حرکت است.سیاست پولی تنها در صورتی می تواند این انفلاسیون را کاهش دهد که مصرف کنندگان را مجبور سازد، خرید کردن را متوقف گردانند، و این فروشندگان پرچون را مبجور می سازد که آنچه را در گدام های شان دارند، هرچه زود تر با قیمت نازل به پول نقد تبدیل کنند و این تقاضا برای مواد خام را کاهش می دهد. چنین درمانی بد تر از خود بیماری است.
در عین زمان روسیه در این ۱۰۰ روز جنگ بنا به پژوهشی که در فنلند صورت گرفته است، به ارزش ۹۳ میلیارد یورو انرژی صادر کرده است که این یک ریکارد جدید است. گفته می شود که چین و هند که از شرکت در تحریم های گروه «جی ۷» علیه روسیه خود داری کردند ، با یک تخفیف در قیمت ۳۰ تا ۴۰ در صد در یک بشکه یا بیرل به خریداری نفت روسیه پراخته اند. این درحالی است که مصرف کنندگان امریکایی و اروپایی قیمت کامل را می پردازند.
قیمت انرژی انگیزه اصلی انفلاسیون در کشورهای گروه «جی۷» است.
تولید ناخالص داخلی ایالات متحد امریکا در ربع اول سال ۱،۹ درصد نرخ سالانه کوچک شده است.... کاهش اغفال کننده فروش های پرچون که در ۱۵ ام جون توسط وزارت تجارت امریکا گزارش داده شد و کاهش ۱۴،۴٪ فروش های مسکن که در ۱۶ ام جون گزارش داده شد، حاکی از موجودیت یک رکود اقتصادی معیاری می باشد. این بیانگر فاجعه ای برای دموکرات ها در انتخابات آینده ماه نومبر است.
خطر فاجعه مالی در بین اقتصاد های ضعیف تر گروه «جی ۷» بسیار وحشت ناک تر از رکود اقتصادی ایالات متحد امریکا می باشد. پس از آن که واگذاری کریدت از ذخیره فدرال با سخت گیری توام شد، «ین» جاپانی دچار سقوط گردید. قرضه های حکومتی ۲۷۰٪ تولیدات ناخالص داخلی بوده و مالک نصف آن بانک مرکزی جاپان می باشد، این درحالی است که در سال ۲۰۱۱ این مبلغ ۵٪ بود. این درحالی است که سالمندان درآمد تقاعد شان را به جای آن که پس انداز نمایند، به مصرف می رسانند. بنابراین، سومین اقتصاد بزرگ جهان خود را با چاپ پول تمویل می کند. در این هفته، از بحران مالی سال ۲۰۰۸ به این سو، هزینه تامین اوراق قرضه دولتی جاپان به بلند ترین نقطه آن افزایش یافته است.
درایتالیا نیز که دارای ضعیف ترین اقتصاد ملی در اتحادیه اروپا می باشد، خطر افزایش قرضه های دولتی شدید است. بانک مرکزی اروپا در ۱۵ ام جون برای بررسی مشکلات ضعیف ترین اعضایش جلسه اضطراری تشکیل داد و برای جلوگیری از «پارجه پارچه شدن» اتحادیه اروپا اقدامات نامشخصی را مطرح نمود.
اداره بایدن تاثیر تورمی ( انفلاسیون آور) بسته تشویقی ۶ تریلیون دالری برای کووید را که در زمان ترامپ آغاز و اما در حکومت بایدن دوچندان گردید، نهایت کمتر تخمین کرد.
این حکومت استقامت اقتصاد روسیه و ظرفیت نظامی آن را دست کم گرفت.
پایین آمدن از این تاق چه آسان نخواهد بود. شاید نا ممکن باشد. بایدن رهبر روسیه را با عنوان جنایت کار جنگی تقبیح نمود، تاکید کرد که وی را نخواهد گذاشت در مقامش باقی بماند و با خود نمایی گفت که تحریم های ایالات متحد امریکا اقتصاد روسیه را به نصف آن کاهش خواهد داد. لوید آستین وزیر دفاع ایالات متحد امریکا مدعی شد که ایالات متحد امریکا ظرفیت روسیه برای جنگیدن را نابود می کند.
یک سازش با اوکرایین توام با توافق برای واگذاری بخش قابل ملاحظه قلمرو آن به روسیه ، یگانه طریق پایان دادن به جنگ است که این مایه سرافگندگی واشنگتن می گردد. اگرچه یک راه حل از طریق مذاکره در جنگ اوکرایین ناممکن نیست. واشنگتن می تواند به این نمایش ادامه بدهد که خود را مدافع حق حاکمیت اوکرایین جا بزند، در حالی که رهبران اروپایی را تشویق به انجام کار کثیف و مجبور ساختن اوکرایین به مذاکره با مسکو گرداند.
یک اشارت ممکن در این جهت در ۱۴ ام جون ، از جانب کالین اچ .کال، دستیار وزیر دفاع برای امور سیاسی صورت گرفته است. او اعلام نموده است:« ما نمی خواهیم به اوکرایینی ها بگوییم چه نوع مذاکره کنند، روی چه مذاکره کنند و چه وقت مذاکره کنند. این شرایط را آن ها خود شان وضع خواهند نمود.»
وقتی که بایدن معاون بارک اوباما رییس جمهور اسبق ایالات متحد امریکا بود، کال مشاور امنیتی بایدن و یکی از مورد مناقشه ترین افرادی بود که توسط بایدن تقرر یافته بود. جمهوری خواهان به اتفاق آرا در مجلس سنای امریکا تقرر او را در دریک پست مربوط به وزارت دفاع رد کردند و اما هاریس معاون رییس جمهور رای تعیین کننده ای داد که تقرر او را تایید نمود. این بسیار جالب توجه است که این اعلام از جانب وی ( کال) صورت می گیرد تا از جانب بلینکن وزیر خارجه و یا سالیوان مشاور امنیتی رییس جمهور .
مطمینا بیانه کال در نهایت یک دروغ است. فرانسه و آلمان در ۱۵ ام فبروی از زلنسکی رییس جمهور اوکرایین تقاضا نمودند تا با موافقت نامه منسک دوم توافق نماید که بعدا توسط روسیه حمایت شد، بر مبنای آن به مناطق روسی زبان در دنباس در چهارچوب یک اوکرایین دارای حق حاکمیت(استقلال) خود مختاری داده می شود.
به در خواست واشنگتن ، زلنسکی یک درخواست اولاف شولتس صدراعظم آلمان را برای خود داری از جنگ رد نمود. مایکل گاردان در اول اپریل در این ارتباط گزارشی در وال استریت جورنال انتشار داده است که: آقای شولتس آخرین فشار را برای یک راه حل بین مسکو و کییف به عمل آورد. وی به آقای زلنسکی در ۱۹ ام فبروری در مونشن گفت که اوکرایین باید از خواسته اش در ناتو چشم پوشی نماید و بی طرفی اش را به مثابه بخشی از یک توافق امنیتی وسیع تر در اروپا بین غرب و روسیه اعلام نماید.این پیمان توسط آقای پوتین و آقای بایدن امضا خواهد شد و هردو مشترکا امنیت اوکرایین را تضمین خواهند نمود.آقای زلنسکی گفت که به پوتین نمی توان اعتماد کرد که چنین موافقت نامه ای را حفظ کند و اکثریت اوکراینی ها خواهان پیوستن به ناتو استند.
زلنسکی بیچاره ایده عضویت به ناتو را ابداع نکرد از جانب واشنگتن و لندن به وی اطمینان داده شود بود که ارسال سلاح به اوکرایین را افزایش می دهند.
کال معاون وزیر دفاع ایالات متحد امریکا اعلام نمود که ایالات متحد امریکا به اوکرایین نخواهد گفت که چه بکند. اما مانع کشورهای دیگر نمی شود که به زلنسکی پیشنهادی بدهند که او رد کرده نتواند.
اولکسی ارستویچ مشاور زلنسکی به روزنامه بیلد آلمانی در ۱۶ ام جون گفته است که شولتس صدراعظم آلمان، ماکرون رییس جمهور فرانسه و و دراگی رییس جمهور ایتالیا ممکن است در جریان سفر کنونی شان به اوکرایین چنین درخواستی را به زلنسکی ارایه کنند.دستیار زلنسکی گفته است که که وی از آن ترس دارد که شولتس، ماکرون و دراگی « بکوشند به منسک سوم بپردازند. آن ها خواهند گفت که که نیاز به پایان دادن به جنگ داریم، زیرا موجب مشکلات غذایی و اقتصادی شده است، که روس ها و اوکراینی ها کشته می شوند ، که ما نیاز داریم حیثیت آقای پوتین را نگهداریم، که روس ها اشتباهی کردند و ما نیاز داریم برآن ها ببخشاییم، که به آن ها فرصتی برای برگشت به جامعه جهانی داده شود.»
روزنامه مشهور آلمانی « دی ویلت» که دارای مواضع راست میانه است، چنین تبصره نموده است:« کیف شروع به آن نموده است که در مورد همبستگی غرب دچار شک و تردید گردد. صدا هایی بلند می شوند که خواهان تلاش های صلح اند. به ویژه یک اعلامیه استولتنبرگ رییس ناتوحاکی از تغییر سیاست است.»
دی ولت با رجوع به سخنرانی ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو در ۱۲ ام جون می نماید که می گوید:« مساله بر سر آن است که شما چه بهایی می خواهید برای صلح بپردازید؟ چه قدر خاک (قلمرو) را ؟، چه قدر استقلال را؟ چه قدر حاکمیت را؟ چه قدر آزادی را؟ چه قدر دموکراسی را حاضرید برای صلح قربانی کنید؟ و این یک مخمصمه بسیار دشوار اخلاقی است.»
ممکن است غریزه بقای سیاسی بایدن براولویت های ایدیولوژیک انتونی بلینکن وزیر خارجه و ویکتوریا نولاند مهندس کودتای میدان در اوکرایین در سال ۲۰۱۴ که تراژیدی کنونی را به حرکت در آورد، پیشی گرفته باشد.
ما طبعا نمی دانیم که اداره بایدن در ارتباط با این فاجعه مضاعف چه خواهد کرد. اگرچه انتخاب ها واضح و روشن اند. بدین معنی که یا از تاق چه پایین می آید و یا اینکه در یک رکود جهانی و بحران استراتژیک مارپیچی فرو می رود.