کتابی را که در دست مطالعه دارید، نتیجه تحقیق تئوریک و میدانی جامعه شناس آلمانی داکتر دیتر فرویلیش Dieter Fröhlich در اواسط دهه ۶۰ قرن کگذشته میباشد. او در طول دو سال سفر های متداوم در مناطق مختلف افغانستان، در رابطه با ساختار های اجتماعی، اقوام، روابط قدرت مرکزی و قدرتهای محلی و نظام اداری دولت در افغانستان، تحقیقات میدانی را انجام داده و در سال ۱۹۷۰ نتیجه تحقیقات عملی و تئوریک خود را در این کتاب به زبان آلمانی بدست نشر سپرد.
مشخصات کتاب: مطالعات افغانستان ناسیونالیسم و دولتهای ملی در کشور های رو به انکشاف مشکلات همگرایی گروه های قومی در افغانستان
نویسنده : داکتر دیتر فرولیش Dieter Fröhlich برگردان از آلمانی به فارسی : اسد الم ویراستار: معراج امیری تعداد صفحات ۳۵۳ نشر پرند، چوک دهبوری، کوچه آموزشگاه آذرخش، شماره تماس در داخل ۰۷۹۶۶۲۳۴۳۳ This email address is being protected from spambots. You need JavaScript enabled to view it.
قیمت در داخل ۲۸۰ افغانی در اروپا ۱۶ یورو و یا معادل آن
تماس در خارج This email address is being protected from spambots. You need JavaScript enabled to view it.
|
موضوع اصلی کتاب را ناسیونالیسم و دولت ملی در کشور های رو به انکشاف احتوا میکند که افغانستان را به عنوان نمونه انتخاب نموده است.
کتاب شامل دوبخش اساسی میباشد. نویسنده در بخش اول آن بیشتر به مسایل تئوریک و تعریف نظریات مختلف دانشمندان غربی در مورد ناسیونالیسم و دولت ملی پرداخته و بعد نظریات کارل دویچ (Karl W. Deutsch) جامعه شناس و نظریه پرداز چکی- امریکایی را در اثر معروفش «ناسیونالیسم وارتباطات اجتماعی» نقادانه به بررسی میگیرد. بعد از یک نظر اجمالی به تاریخ تکامل ناسیونالیسم در اروپا، اساسات و اشکال ناسیونالیسم، وابستگی آن به ساختار ها و ارزش های اجتماعی و همچنان رابطه میان فرهنگ و ناسیونالیسم، پای تحلیل تکامل ناسیونالیسم در جوامع مغلق صنعتی با تقسیم کار گسترده اجتماعی رفته و چنین جامعۀ را با جوامع دارای ساختار تقسیم کار و اقتصاد سادۀ قطعه قطعه، کشورهای پسا استعماری به مقایسه میکشد. برعلاوه تاثیرات و نقش محیط ماحول خارج، تحرک اجتماعی (تحرک جغرافیایی، قشری) و نقش دولت ها را در ایجاد خود آگاهی ملی و هویت سازی یک ملت مورد بحث قرار میدهد.
اما موضوع مورد توجه و محوری او را بحث در مورد مشکلات و موانع تطبیق ناسیونالیسم به عنوان یک پدیده وارداتی از غرب، در کشور های رو به انکشاف پسا استعماری میسازد. نویسنده فرآیند دولت سازی و ناسیونالیسم را در افغانستان، به عنوان نمونه تیپیک یک جامعه پسا استعماری با ساختار اجتماعی-اقتصادی بسیار ساده، قطعه قطعه و موجودیت اقوام و زبانهای متعدد، انتخاب نموده است.
بخش دوم کتاب مختص به افغانستان است . نویسنده در آغاز این بخش مختصر، مردم، جغرافیه، مشکلات حمل نقل را در یک کشور کوهستانی محاط به خشکه را بررسی کرده و بعد به ناهمگونی قومی، ساختار شکلی دولت و موجودیت جماعت های سیاسی در میان گروه های قومی، رابطه میان دولت مرکزی و جماعت های سیاسی را با در نظرداشت سطح تکامل اقتصادی-اجتماعی و نبود زیر بنای عینی رشد ناسیونالیسم، مورد بحث قرار میدهد. نویسنده در زمینه مشکل ایجاد دولت ملی و ملت سازی با تیز بینی به نقاطی توجه دارد که تا حال با وجود گذشت نیم قرن، کمتر مورد توجه محققین داخلی، سیاسیون و حتی دولتمردان ما قرار گرفته و تا هنوز به عنوان معضله و عامل تشنج، مردم و دولت با آن مواجه اند.
نقش محیط ماحول، روابط با همسایگان و میراثی که استعمار در منطقه از خود بجا گذاشته است مشکل دیگریست که تا امروز دامنگیر مردم افغانستان است و شامل سیاست خارجی و روابط با همسایگان میشود. افغانستان به عنوان یک کشور محاط به خشکه در روابط تجارتی خود با خارج بمشکل انزوای اقتصادی وابستگی به راه های حمل و نقل دوچار بود. هم آهنگ سازی سیاست داخلی با انکشاف اقتصادی وسیاست خارجی بخصوص در رابطه با پاکستان، آنهم درشرایطیکه یک قوم بزرک در دو کشور همسایه تقسیم شده، مورد توجه نویسنده قرار میگیرد.
روشن است که نه تنها جامعه افغانستان بلکه منطقه در طول ۵۰ سال بعد از نشر کتاب، دستخوش تحولات چشمگیری شده است، پاکستان، هند و چین امروز قدرتهای اتومی میباشند. در حالیکه ابر قدرت اتحاد شوروی سابق ازهم پاشید، چین امروز به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی نظامی در سطح جهانی و منطقوی قدرت نمایی میکند و در چنین وضعیتی موقعیت جیوپولیتیکی و جیو استراتیژیک افغانستان یک بار دیگر مورد توجه بازیگران سیاست بین المللی قرار میگیرد.
از همین زاویه افغانستان در بحران جنگ های، چهل ساله داخلی و خارجی ثبات نسبی خود را از دست داده و در آتش یک جنگ نیابتی رقابتی میان بازیگران بین المللی و منطقوی میسوزد. مهاجرتها وجابجایی کتله های بزرگ انسانی عامل تحولات و بحرانهای عمیقی اجتماعی شده که برعلاوه تخریبات مادی ارزش های معنوی جامعه را نیز دوچار بحران زدگی و حتی نابودی ساخته است.
این واقعیت را باید قبول کرد که با در نظرداشت تحولات چندین دهه، با بار های مثبت و منفی، گذشته از آمار ها و ارقام، بسیاری ازمسایل مطروحه در این کتاب، نمیتواند مدار اعتبار باشد. اما با وجود آنهم ارزیابی های سیاسی، اقتصادی وجامعه شناسانۀ نویسنده در پنج دهه پیش و بخشی از پیشنهادات و رهنمود هایش برای حل معضلات اجتماعی و انکشاف متوازن اقتصادی فرهنگی، تا هنوزهم از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. بخصوص برای نسل های جوان کشور که امروز روزگار سختی را تجربه میکنند. خواننده امروزی میتواند، با توجه به تحولات اوضاع کشور از نگاه تاریخی، سیر تکامل و ریشه های مشکلات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، ساختاری و رابطه دولت و جامعه را، از گذشته های دور تعقیب کرده و آنرا در ترازوی مقایسه با شرایط موجود بگذارد.
مشکلات غیر قابل تردید ما در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، آموزش و پرورش، تحرک اجتماعی و بلند رفتن توقعات مردم از حکومت ها و ناتوانی های اداری دولت در حل معضلات اجتماعی، در پنجاه سال قبل که این اثر کنجکاوانه به آن توجه جدی نموده است، با وجود گذشت زمان تا امروز تداوم پیدا کرده و خواننده را متوجه این نکته میسازد که نتیجه عدم رسیدگی و توجه به موقع به مشکلات اجتماعی، درآن زمان، جامعه را به بحران عمیقی مواجه ساخت. بحرانی که دست تجاوزگران مختلف خارجی را به کشور ما باز کرده و جنگ خانمانسوزی را به مردمان این سرزمین تحمیل کرده است.
در شرایط کنونی می بینیم که در جامعه سخت پر از اضطراب ما، بازیگران متعدد داخلی و خارجی با استفاده از ناهمگونی قومی،زبانی و مذهبی، آتش نفاق را دامن زده و هویتی که اقوام مختلف مسکون در این سرزمین بر مبنای آن حد اقل یک قرن در کنار همدیگر تا حدودی در صلح نسبی زندگی میکردند، زیر سوال میرود. احساس وطنپرستی جمعی، توام با انگیزه های دینی و غریضی، با قدرت بسیجی غیر قابل تصور، که بار بار ضامن پیروزی مردم علیه متجاوزین خارجی بوده است، امروز تا سطح به راه افتیدن رقابت های ناسالم و جنگهای قومی و زبانی سقوط کرده است. حتی یک تعداد آگاهان و با سوادان جامعه چنان در منجلاب قومپرستی غلطیده اند که دانش و قلم شان بیشتر در خدمت افتراق و از همپاشی اجتماعی و حتی تجزیه کشور قرار گرفته تا در راه وحدت و همگرایی. تمام این تحولات بیانگر آن است که این کشور از بدو ایجادش به عنوان یک کشور پسا امپراتوری و پسا استعماری در زمینه های دولت سازی و ملت سازی، فرآیند ناکامی را طی نموده است. این کتاب ۵۰ سال قبل درست روی همان نقاطی انگشت نهاده که عامل ناکامی ها و تشدید بحران های امروز جامعه گردیده است.
در این اثر نقاطی بس مهمی وجود دارد که در شرایط کنونی هنوز هم به عنوان معضله در جامعه مطرح بوده و ایجاب یافتن راه حل هایی مناسب را میکند تا در خدمت صلح اجتماعی، انکشاف متوازن اقتصادی، ایجاد یک جامعه متکی به قانون، دموکراسی، عدالت اجتماعی و تساوی حقوق اجتماعی افراد بدون در نظرداشت تفاوتهای جنسیتی، قومی و مذهبی، قرار بگیرد. این اثر میتواند برای نسل جوان کشور رهنمایی باشد که با آموزش از تجارب تلخ گذشته، راه های بهتر از گذشتگان را بروند و برای رسیدن و دست یافتن به یک صلح اجتماعی و حل بحران های موجود قدم های موثرتری بردارند.
برعلاوه خواننده با مطالعه این اثرمتوجه خواهد شد که فرآیند رسیدن به خود آگاهی ملی، ملت سازی و دولت سازی و تقویت روحیه ملیگرایی نه تنها یک ضرورت بوده و است بلکه حتی در شرایط آرام و عادی فرآیندی است مغلق و پیچیده که راه پر خم و پیچی توام با افت و خیز را در طول زمان باید طی نماید.
صرفنظر از سیاستهای تفرقه افگنانه زمامداران، طرحهای که در مورد حل مسایل قومی، از جانب دست اندرکاران مسایل سیاسی در گذشته با نیت نیک مطرح شده بود، با تاسف که یا در نیمه راه باقی ماند و یا اینکه مطروحین موفق نشدند که طرح عملی و جامعی را در مورد حل این معضله اجتماعی ارایه نمایند، و یا اینکه طرح های شان قربانی رقابتهای سیاسی نخبگان و استبداد حاکم گردیدند. اما برخلاف در این اواخر ما به وفرت با آثار نویسندگانی بر میخوریم که بجای جستجوی راه حل های معقول که به تامین صلح اجتماعی بیانجامد، بیشتر زمینه حاد شدن کشمکش های تباری، قومی و مذهبی را دامن میزنند.
با اوج گرفتن روزافزون کشمکش های قومی بخصوص از جانب دولتها ونخبکان و همچنان سیاست های تفرقه افگنانه کشور های همسایه، هیئات تحریر سایت وزین گفتمان متوجه اهمیت علمی این کتاب گردیده و با وجود گذشت زمان، تصمیم به ترجمه آن گرفت و دوست ارجمند ما انجنیر اسد الم مسئول سایت وزین گفتمان، با وجود مصروفیتهای شغلی، وظیفه خطیر ترجمه این کتاب را به عهده گرفته و با به پایان رساندن این کار خدمتی بزرگی در راه اشاعه دانش برای نسل های آینده کشور نمود که زحمات شان قابل قدردانی است.
قابل یادآوری است که متن کتاب به عنوان کار دوکتورای نویسنده، به زبان علمی فوق العاده پیچیده ودر بخشهای هم به زبان انگلیسی نوشته شده است که هم ترجمه وهم یافتن کلمات علمی جامعه شناسی، روانشناسی و سیاسی دقیق که بازگو کننده اصطلاحات آلمانی و انگلیسی باشد، دقت نظر و توجه بیش از حد مترجم را ایجاب میکرد که مترجم، با وجودیکه موضوع شامل رشته تحصیلی اش نمیشود، تا حد توان بخوبی از عده ای آن برآمده و یک ترجمه قابل فهم را به اختیار خواننده میگذارد. با آنهم نمی توان ادعا کرد که ترجمه این اثر خالی از خلا ها و اشتباهات نیست.
مردم این مرز وبوم سالهاست درگیر یک جنگ نیابتی فرسایشی و تحمیلی است، جنگ و بحران اجتماعی پیهم، بحرانهای تازه و تازه تری را باز تولید میکند. در چنین شرایط نا هنجاری نمیتوان با برخورد های احساساتی، کم حوصلگی، تخاصم و زورگویی و دامن زدن اختلافات به این بحرانها فایق آمد. دستیابی و رسیدن به صلح مستلزم آگاهی، شناخت دقیق از روند تحولات اجتماعی داخلی و محیط ماحول خارجی را ایجاب میکند و پیشرط اساسی دست یافتن به صلح اجتماعی مستلزم تسامح و همدیگرپذیری، از خود گذری و فاصله گرفتن از خشونت میباشد. در شرایط حاکمیت بحران همه گیر اجتماعی، نبود صلح و آرامش و شعله ور بودن یک جنگ تحمیلی، نا گزیر باید اولویت ها را تشخیص کرد. داشتن آرزو ها امر نیک است اما یافتن راه حل های ممکن برای رسیدن به آرزو ها، در شرایط بحرانی امر بس دشوار که با احساسات و شعار دادن ها نمیتوان به آن دست یافت. الویت امروز ما رسیدن به یک صلح آبرومند و ختم جنگ، حفظ تمامیت ارضی، خود ارادیت و تامین استقلال کشور است که پی آمدش باید تضمین کننده صلح اجتماعی در پرتو آزادی های اجتماعی، دموکراسی، قانونمداری، عدالت و لغو هر نوع عدم تساوی حقوق بشری باشد.
معراج امیری