دولت امانی با تصویب اولین «اصول اساسی عالیه دولت افغانستان»، به تمام اتباع افغانستان حقوق مساوی قایل شد. حق تحصیل برای تمام مردم افغانستان از طرف دولت طرح و عملی گردید. چنانکه مرد حق تحصیل و کار را داشت ، زن افغان نیز از چنین حق بر خور دار شد.
ملکه ثریا و شاه امان الله بر تعلیم و تربیت نسوان بیشتر تاکید داشتند. برای اولین بار در سال ۱۹۲۰ اداره را بنام نظارت معارف تشکیل و پرو گرام های درسی نسوان توسط انجمن بنام انجمن علمیه پیش برده شد، با تاسیس مکتب مستورات زنان حق تحصیل یافتند. دختران خاندان شاهی و فامیلها اشرافی کابل نخستین شاگردان بودند که مکتب رفتند . بعد از مدت کوتاه مردم عامه تقاضای افتتاح مکاتب جدید نسوان کردند، مکتب «عصمت» که بعداً بنام «لیسه ملالی» نام گذاری شد دومین مکتب نسوان ، و مکتب «سه دکان » در چند اول ، سومین مکتب بود که در کابل گشایش یافت. نظر به بعد فاصله دو مکتب مستورات و عصمت با هم یکجا گردیده و در گلستان سرای ، با اتاق های فراوان که ظرفیت ۸۰۰ شاگرد را داشت نقل مکان یافت . لباس، غذا ، چادر و کتاب از طرف دولت برای شاگردان تهیه می گردید و معلمان داخلی و خارجی در رشته های اقتصاد، خانواده، تربیت طفل ... به آموزش نسوان می پرداختند. برای یک عده بانوان در عرصه آشپزی، خیاطی و ساخت گلها مصنوعی نیز مکتب « صنایع اناثیه » تاسیس گردید که هدف این مکتب رهایی زنان از وابستگی اقتصادی شوهران و کمک به اقتصاد فامیل های شان بود. ناظر مکاتب نسوان ، برای تشویق زنان تا به مکتب مسلکی شامل کار و درس شوند، اعلامیه ای پخش کرد که در آن به شاگردان اول، دوم و سوم جوایز ( ۱۰۰۰، ۷۰۰ و ۳۰۰ رو پیه) و برای استخدام معلمین معاش لازم ، مد نظر گرفته شده بود. دختران و خانم های زیادی با استفاده از آن اعلامیه از فامیل های شان اجازه یافتند تا برای فرا گیری درس و شغل معلمی ، به اداره مکاتب نسوان درخواست بدهند.
حق کار برای زنان ، نیز از جمله ای اصلاحات دولت امانی شمرده می شد که در قانون اساسی تصویب شده بود. شاه در سخنرانی که برای مردم قندهار بعد از سفر اروپا داشت از چشم دید های خود که زنان دوش بدوش مردان در دفاتر، کارخانه ها و فابریکه ها در کشور های اروپایی کار می کردند یاد کرد و از بیکاری و خانه نشینی زنان در افغانستان تاثُر و نارضایتی خود را نشان داد . از زنان خواست تا همدوش همسران و برادران شان کار کنند . کار و زحمت زنان سبب خواهد گردید تا معادن افغانستان استخراج ، شرکت ها ، فابریکه ها و کارخانه ها ایجاد خواهد شد و کشور افغانستان بسوی ترقی و پیشرفت پیش خواهد رفت.
زنان با روبنده و چادری نمیتوانند کار کنند. از اینرو ، قانون اساسی سلطنت امانی به زنان افغان اجازه کار در دوایر دولتی را با ستر اسلامی ولی بدون چادری در نظر گرفت. ملکه ثریا در رفع حجاب ، در جامعه مرد سالار افغانستان سنت شکن شد . گام نخست را خود او برداشت تا سهم در کار و فعالیت اجتماعی بگیرد. ملکه به کمک مادر و خواهران و یک تعداد خانمای دربار برا ی تعدیل چادری دلق اقدام کرد تا زنان بتوانند بطور آزادانه به مکتب روند و به کار مشغول شوند. ابتکار طرح لباس برای دختران نیمه جوان ، جوان و زنان مکتب ، شامل پیراهن و دامن دراز تا بند پا ، چادر بزرگتر ( یالان فراخ نیم تنه بدون آستین که روی شانه انداخته می شد) با وزن کم و رنگ سیاه با روسری سیاه رنگ که موها را می پوشاند ، جوراب های ضخیم به رنگ روشن و دستکش بود، خود بدست گرفت که بنام « چادری قند هاری» یاد می شد. این لباس مروج بعد ها بطور تدریجی با ورود مد و فیشن شکل جدید بخود گرفت.
آغاز تحرک جنبش زنان افغان برای رهایی از تسلط مرد سالاری، فقط با قانونی شدن حقوق زن ، رفع حجاب، و مشغولیت کاری در دوایر دولتی با تطبیق پرو گرام های اصلاحی دولت امانی شروع شد. زنان بیشماری از دربار ، خانواده های رجال دولتی و از مردم شهر کابل با برداشتن روبنده، شامل مدارس و دفاتر دولتی شدند.
مربیان زن چون، مریم دختر عبدالباقی خان معلمه دری و تاریخ از سرخاب میمنه، حمیرا دختر پروفیسور غلام محمد ممیمنگی، آمنه الرسول والده شایق جمال معلمه دری، فاطمه معلمه دری، خدیجه دختر کاکای ملکه معلمه خیاطی و موسیقی، عایشه( بی بی خوری) معلمه قران مجید و دینیات، بی بی خاجو و بی بی کو معلمه های آشپزی.
نمایندگان زن در لویه جرگه ۱۳۰۷، شاهره ( شیرین جان) خانم حبیب الله طرزی، سامیه همسر محمد کبیر خان سراج، شهزاده بیگم ( بی بی گل) همسر محمد حیدر خان اعتمادی، خواهر محمد نادر، حضرت بیگم ( شاه کوکو) والده فیض محمد ذکریا، محبوب( ماه گل) همسر احمد علی خان سلیمان، حمیرا ( کوکو جان) همسر محمد رفیق خان، فخری همسر محمود خان یاور، شهناز همسر امین الله خان، حبیبه ( بوبوگل) همسر محمد یونس خان، همسر عبدالله خان بلوکمشر، همسر محمد حسن خان تولی مشر، بوبوگل والده سردار بی بی همسر امین الله خان.
دختران که به ترکیه اعزام شدند: صالحه دختر نصرالله خان نایب السلطنه، زینب دختر عبدالحمید خان کواسه امیر شیر علی خان، خدیجه دختر میر هاشم خان وزیر مالیه، روح افزا دختر عزیزالله خان قتیل، زهرا دختر دین محمد خان، هاجره دختر عبدالعزیز خان وزیر داخله، زینب دختر میرزا فیض محمد خان، زهرا دختر محمد بشیر، مریم دختر ملا داود خان ، گوهر دختر غلام علی خان، سردارو دختر ... زهرا دختر محمد سعید خان، حلیمه دختر عبدالغنی خان نوا سه امیر محمد یعقوب خان.
جرقه در تاریکستان سرزمین مردسالار روشن و درب امید در دل های مردم گشوده شد. شاه و ملکه جوان افغانستان برای نهضت زنان تلاش ورزیدند تا بر خرافه های جامعه سنت گرا و عنعنه وی افغانستان، تحول و ترقی را بنیاد گذارند. نخست شاه امان الله پیش گام برداشت تا ذهن عوام را روشن سازد. «سایه خدا » بر خلاف واعظیان دینی (ملا ، شیخ ، حضرت ، سید و ... ) که تحصیل و کار را برای زنان حرام و مباح می پنداشتند، حق مشروع زنان دانست و وعظ آنها را خرافات خواند.
تحصیل دانش، برداشتن روبنده ( برقع )، پوشیدن لباس های مدرن ، سهم گیری در اجلاس های دولتی و مشغولیت کاری در دوایر دولتی، نخستین هسته های روشنگری در جهت نهضت زن در افغانستان توسط شاه امان الله و ملکه ثریا در جامعه سنتی افغانستان بذر افشانی شد. تحولات دوره امانی تکانه ای بود برای نهضت زنان و تجدد گرایی در جامعه قبیلوی و سنت گرای افغانستان تا مردم را تکان داده و بیدار سازد. اما اکثریت مردم افغانستان هنوز هم غرق در نشه ای تریاک و رویای رفتن به بهشت را در سر داشتند.
بیش از یک قرن از آن تحولات سپری گردید. ریشه تاریک اندیشی، خرافات، در جامعه ای سنتی افغانستان، از چشمه سار دین، هنوز سیراب می گردد. فانوس روشنگری بدون فتیله و روغن سوخت ، بدست « روشنفکر» خانه بدوش در پس کوچه های تاریک، هنوز خموش و بی نور است.
آیا فشار های درون جامعه ای مردسالار سنتی و عنعنه ای افغانستان اثری بر نهضت زنان ، در دوره امانی داشت؟ در بخش ۱۸ این موضوع به بررسی خواهم گرفت. ادامه دارد.
منابع استفاده شده در این نوشتار:
« افغانستان در مسیر تاریخ » میر غلام محمد غبار
« زنان افغان زیر فشار عنعنه و تجدد » داکتر سید عبدالله کاظم
« تحلیل واقعات سیاسی افغانستان» از ۱۹۱۹-۱۹۹۶ عبدالحمید مبارز
« رویداد لویه جرگه دارالسطنه کابل» بقلم غلام محمد کاتب۱۳۰۳
محمد طاهر ،
امریکا اکتوبر ۲۰۲۲