جنبش زنان و طالبان بخش ۲۲

زنان و برخورد حکومت سرداران 
سردار شاه محمود خان 
محمد ظاهر شاه وقتی از تطبیق و گسترش ریشه قدرت سلطنت و برقراری «حکومت مطلقه و اداره مشترک خانوادگی»، توسط سردار محمد هاشم خان در طی ۱۷ سال اطمینان حاصل کرد. بعد از ختم جنگ جهانی، و آزادی کشور های نیم قاره هند، متوجه مسئولیت و اداره امور دولت شد.

شاه که از سختگیری، قساوت و حرص و آز محمد هاشم خان با خبر بود برای اینکه از جوشش مردم علیه نظام شاهی مطلقه ای که کاکایش بنیاد گذاشت جلوی گیری نماید. مکتوب بر طرفی سردار محمد هاشم خان را  بدست رئیس ضبط و احوالات، به صدراعظم فرستاد و خبر تقرر سردار شاه محمود خان به حیث صدراعظم را شام روز ۹ ماه می۱۹۴۶ از طریق رادیو کابل* به اطلاع مردم رساند. 
سیاست داخلی دولت افغانستان با تقرر سردار شاه محمود خان به مقام صدارت، دستخوش تغییرات شد. دولت روش خود را در مقابل مردم نرم ساخت. حکومت شاه محمود خان از طریق رادیو به تبلیغ عطوفت و محبت پرداخت. در امور اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که شامل آزادی های سیاسی، مساوات و حقوق مردم میشد، اصلاحاتی را وارد سیاست دولت افغانستان کرد. اما لبه ای تیز شمشیر دیکتاتوری هنوز هم بُرنده بود. شورش مردم صافی را در شرق افغانستان و تلاش محمد امین خان برادر شاه امان الله خان را که از هند به سرحدّات شرقی برای سرنگون کردن سلطنت آمده بود، با آن لبه شمشیر خاموش ساخت.
شاه محمود خان صدراعظم ، الله نواز خان و شاه جی هندو ستانی ، میرزا محمد شاه خان ریس ضبط و احوالات، محمد گل خان مهمند، عبدالمجید خان زابلی و فیض محمد خان زکرّیا را از لیست کابینه اول حکومت خود خارج و وزارت های داخله، خارجه و دفاع را برای خانواده ای شاهی و شرکاء سلطنتی حفظ کرد. بعضی از تحصیل کرد گان را به حیث  رئیس و عضو در  کابینه خود شامل ساخت. دروازه زندانها را گشود و زندانیان سیاسی را آزاد کرد. محمد انور بسمل را رئیس موسسه ای مر ستون ( دارالمساکین) ، عبدالعزیز خان وکیل سابقه قندهار را رئیس بلدیه قندهار، سید قاسم خان را به صفت وزیر عدليه ( ۱۹۵۰) مقرر نمود و عبدالهادی داوی در سال ۱۹۴۷ سر منشی پادشاه گردید.
شاه محمود خان بعد از فراگیری دموکراسی امریکایی از سفر۹ ماهه در امریکا به افغانستان برگشت و اولین دموکراسی سیاسی را در کشور به تجربه گرفت. رابطه خود را با روشنفکران بهبود بخشید و فضا را برای نهضت های سیاسی باز گذاشت. عرضه کتب و مجلات ایرانی در کابل شروع شد. نشریه « پا میر » اولین نشریه شهری غیر دولتی در پهلوی انیس و اصلاح به نشر آغاز کرد. مجله «ترقی» به مدیریت لطف الله ترقی به نشر رسید. ریاست مستقل مطبوعات اولین بار جواز نشر جراید آزاد را صادر کرد که جریده « انگار» به مدیریت مسئول فیض محمد انگار، « وطن» با صاحب امتیاز غلام محمد غبار و مدیر مسئول علی احمد خروش، « ندای خلق» با صاحب امتیاز دکتر عبدالرحمن محمودی و مدیریت مسئول انجینیر ولی محمد عطایی، « ولس» با صاحب امتیاز گل پاچا الفت ،« نیلاب»، « آیئنه» و جریده « اتوم » در میمنه ، یکی پی دیگری به نشرات پرداختند. با تاسف  جریده یا نشریه ای آزاد که توسط زنان افغانستان مدیریت شود یا مقاله ای از یک بانو در جراید آزاد یا  دولتی آن زمان به نشر رسیده باشد در دسترس نیست.
شاه محمود خان با مشاوره شاه قانون جدید بلدیه ها را که با انتخابات سری و کتبی صورت گیرد، تصویب در کابل و سایر شهرهای افغانستان اجرایی گردانید. انجنیر غلام محمد فرهاد مطابق آن قانون رئیس بلدیه کابل انتخاب شد. انتخابات شورا ملی را که وکیل شورا بدون مداخله حکومت از طریق رای سری و کتبی مردم انتخاب گردد، در سال ۱۹۴۹ نیز اجرایی کرد.
 برا ساس قانون انتخابات شورا، دکتر عبدالرحمن  محمودی و میر غلام محمد غبار نماینده های شهر کابل ، گل پاچا الفت از جلال آباد، محمد کریم نزیهی از اندخوی، صلاح الدین سلجوقی از هرات، عبدالحی حبیبی از قندهار، سید محمد دهقان از بدخشان، عبدالاول قریشی از تخار، خال محمد خسته از مزار شریف، نظر محمد نوا از میمنه و ... با رای مردم در شورا راه یافتند. عبدالهادی داوی را حکومت برای ریاست شورا ، از ده سبز کابل انتخاب و رئیس شورا ساخت. هیچ زن حق انتخاب و شرکت در شورا را نداشت و در قانون انتخابات شورا اصلاً در مورد حقوق زنان در انتخابات تذکر نه رفته است. 
حلقه ها و جمعیت های روشنفکران در اطراف نشرات آزاد در کابل ، سمت مشرقی و قندهار، احزاب را هسته بندی کردند. تشکیل اتحادیه محصلین و استادان نیز از اثر فعالیت های این احزاب شکل گرفت. میرعلی احمد شامل، اسحق عثمان، حسین نصرتی ، فقیر محمد مهمند، عبدالواحد، نور احمد شاکر، محمد حسن شرق، سید محمد میوند ، یونس سرخابی، عزت الله مجددی، احمد موسی، غنی محمودی، سید احسان غبار، محمد ابراهیم پسر مرحوم محمد اسحق کوپراتیف، عبدالحمید مبارز،  محمد فاضل،... اعضای آن بودند.
فعالین سیاسی ملی گرا در شورا، مبارزان ملی از طریق نشرات غیر دولتی و مسؤولین اتحادیه محصلین به مثابه اپوزسیون، به انتقاد از عمل کرد های حکومت شاه محمود خان برآمدند، آنها تلاش داشتند تا حکومت از سلطنت جدا شود، حکومت از طرف مردم انتخاب گردیده امور اجرایی دولت را در اختیار داشته باشد. آنها میخواستند صلاحیت انتخاب حکومت را از دست خانواده ای سلطنتی خارج کرده، صدراعظم و کابینه را نزد شورای ملی مسئول سازند.
دولت برای خنثی سازی این هدف اپوزسیون مطابق نظر سردار محمد داود خان، در مشاوره با ظاهر شاه، زیر نام «کلوب ملی»  وز رای کابینه، هر یک علی محمد خان بدخشانی معاون صدراعظم، محمد داود خان وزیر دفاع ، عبدالمجید خان زابلی وزیر اقتصاد و فیض محمد زکرّیا وزیر معارف، حزبی را بنام حزب دموکراتیک ملی تاسیس کرد.
در حقیقت منظور از تاسیس «کلوب ملی» ایجاد دو جناح یا حزب سیاسی بود که یکی آن دولتی باشد تا برای کسب کرسی صدارت با اپوزسیون به رقابت و مبارزه سیاسی به پردازد. دولت می خواست قدرت حکومتی باز هم از طریق پارلمان، در اختیار خاندان شاهی باشد. در بین اتحادیه محصلین، « کلوب ملی » با اپوزسیون دولت به رقابت پرداخت. نتیجه ای جلب و جذب محصلین و استادان ، حکومت و فعالان سیاسی، را به سه جناح ذیل تقسیم کرد: جناح طرفداران شاه محمود خان ، پیروان محمودی و غبار و جناح طرفدار سردار محمد داود خان که به نمایندگی از ایشان محمد حسن شرق و دکتر عبدالمجید فعالیت داشتند. طرفداران شاه محمود خان، و پیروان محمودی و غبار بیشترین محصلین و شاگردان را جذب کردند ولی جناح سردار محمد داود خان با جذب تعداد بسیار اندک از اعضای اتحادیه، مایوس شدند و اساسنامه ای را از جانب خود نوشته و در روزنامه انیس به نشر سپردند که مورد قبول اتحادیه محصلین واقع نه گردید و رد شد. سردار شاه محمود خان به بهانه ای اینکه اتحادیه اساسنامه ای منتشر شده از طرف دولت را نه پذیرفت، اتحادیه را غیر قانونی اعلان کرد. با غیر فعال شدن اتحادیه، فعالیت «کلوب ملی» نیز آهسته آهسته از بین رفت.
یکی از علتی ناکامی «کلوب ملی»، جلب و جذب بیشتر روشنفکران توسط اعضای آزادیخواه دوره هفت شورا و دیگر آن عدم رضایت شخص صدراعظم از ایجاد «کلوب ملی » بود. زابلی وزیر اقتصاد، که تامین کننده ای مالی کلوب بود از کابینه استعفا داد. کلوب ملی به فقر مالی مواجه شد و بتدریج از بین رفت. بعد از فرو پاشی «کلوب ملی» سردار محمد داود خان تلاش کرد تا شاه محمود خان را به تجرید سیاسی قرار دهد و حکومت خودکامه را برقرار کند. 
اختلافات سیاسی بین افغانستان و پاکستان روی مسایل مربوط به پشتونستان، اسراف در مصارف و بی کفایتی و فقدان یک سیستم حسابی در پروژه ای هلمند، سبب شد صدای اعتراض وکلاء شورا علیه حکومت بلند شود. وکلاء خواستار احضار صدراعظم و کابینه به شورا شدند. نمایندگان مردم در شورا می خواستند تا حکومت را در برابر شورا جواب ده سازند. اما سلطنت که  قبضه ای اختیارات حکومت را در دست داشت در مقابل خواست شورا خاموشی گزید.
گرچه در هفت سال صدارت شاه محمود خان، رهایی زندانیان سیاسی، انتخابات آزاد بلدیه، انتخابات دوره ای هفت شورا ملی، آزادی مطبوعات و نشرات غیر دولتی، تشکیل جمعیت ها و حلقه های سیاسی، عضویت افغانستان در سازمان ملل متحد، جلب همکاری اقتصادی از امریکا، ادامه ای روابط سیاسی با کشور های همسایه (به استثنای دولت پاکستان ) و دیگر کشور های جهان انجام یافت که از جمله دست آورد های حکومت او به شمار می روند. ولی سردار شاه محمود خان در اداره کشور غیر جدی و مسامحه کار بود. به زیر دستان خود اختیار و صلاحیت داده بود ولی وقتی آنها به مشکلی برخورد می کردند به حمایت ایشان  نمی پرداخت. منتقد خود را از وظیفه بر کنار می نمود. کابینه شاه محمود خان بیشترین تغییر و تبدیل وزرا را در ظرف هفت سال صدارت  تجربه کرد. در این مدت به هیچ زنی در کابینه سهم داده نشد. زنان نه تنها در کابینه، که در هیچ یک از مقامات و مناصب دولتی و غیر دولتی در زمان صدارت شاه محمود خان جایگاهی نداشتند. 
در برنامه اصلاحاتی حکومت شاه محمود خان هم در باره زنان افغانستان کدام طرح مدنظر گرفته نه شده بود. در هر یک از برنامه ها ،مرام های احزاب و حلقه های اپوزسیون از جایگاه زن در جامعه افغانستان یاد آوری نه شده است. چون حکومت و احزاب اپوزسیون بخاطر روحانیون، محافظه کاری را پیش گرفته بودند و نه میخواستند تا با نیرو های مذهبی مناسبات شان برهم بخورد. در حالیکه از افتتاح شفا خانه مستورات و مکتب قابلگی، چند سال می گذشت و شاگردان اناث برای درس آموزی قابلگی و معاینات زنان به مکتب و شفا خانه، با سرا پای پوشیده به براق و حجاب رفت و آمد داشتند. مانند سید بی بی واعظی که در سال ۱۹۳۶ در مکتب قابلگی درس را شروع کرده بود و خواهرش مومنه واعظی نرس ( قابله) بود. خانم ملیحه رشیدی شاگرد و خانم امت الرسول معلمه دینیات بودند و به همین ترتیب زنان زیادی بودند که هم تدریس و هم قابله بودند که با  چادری دلاق پاچه چین دار به مکتب میآمدند و در داخل مکتب جوراب های سیاه و چادر های داکه سفید به سر کرده به درس و کار تا ساعت ۵ عصر با معاش ۱۵ افغانی ماهوار و نان  چاشت روزانه مصروف خدمت بودند. رقیه ابوبکر معلم لسان ، رقیه حبیب ، والده شایق جمال، مر حومه فخریه دختر نیک محمد خان سکندر، ‌اقبال خانم، صغرا خانم، هاجره خانم والده خانم مهوش، بوبوگل، زینب خانم محمد صدیق خان سابق شار والی کابل، حمیرا نور زایی، مریم خانم ، زینب خانم، عروس قاری عبدالرسول، هاجره خانم ( معلم سپورت) بلقیس خانم، انیسه خانم ( دختر سفیر سلطان احمد خان)، ملاحت خانم( خانم دکتر حیدر خان)، گوهر، خانم عبدالغفار خان سرحدار، محترمه خانم شیر دل خان ، آسیه خانم( متخصص دندان)، نواب، خانم منصوری،‌آرا خانم (‌والده معصومه عصمتی)، بی بی حاجی خوری عمه ای عصمتی،‌آمنه خانم ( عروس میرزا ولی محمد خان ) ، بی بی ادی ( خانم سردار محمد عمر خان (مبصره)، بی یی گل  دختر سردار محمد یوسف خان ( مبصره)، انیسه خانم، خاله سید هاشم میرزاد ( مبصره)، بی یی گل تاجور، خانم میر کاظم آغا )مبصره( ، ‌شاه بو بو، عروس مرحوم حیات (‌خدمه اطاق)،  خانم فریسه ( تبعه فرانسه)  اولین مدیره مکتب و خانم مارگریتا بر شنا جرمن تبار ( خانم استاد عبدالغفور بر شنا) مدیره دوم در مکتب اندر ابی ( مستورات) ایفای وظیفه می کردند.** کبرا نور زایی، عالیه پو پل، شفیقه رشیدی، سید بی بی واعظی، رقیه حبیب ( ابوبکر) و حمیرا نور زایی نخستین فارغ تحصیلان لیسه ملالی ، لیسه عصری اناث افغانستان در سال ۱۹۴۷ بودند. ** این بانوان تحصیل کرده در هیچ یک از مقام حکومتی دوره صدارت سردار شاه محمود خان شامل وظیفه نگردیدند.
سردار شاه محمود خان قدرت برطرف کردن سردار محمد داود وزیر دفاع را که با اصلاحات او مخالف بود، نداشت تا فشار درون خانواده را کاهش دهد. ولی برای جلوگیری از فشار وکلاء اپوزسیون مبارز شورای ملی که پیشنهاد احضار صدراعظم و کابینه او را به پارلمان کردند. در همکاری با طرفداران خود در داخل شورا ، بخصوص رئیس و معاونین شورا، بیان نطق اکثر وکلاء آزادی خواه را قطع و ناتمام می کرد، تصویب کتبی مصوبات مجلس را که به مفاد مردم و سیاست خارجی افغانستان می بود در خفا تحریف می نمود. علاوه بر آن طرفداران حکومت در شورا  برای جلوگیری از فعالیت اکثر وکلاء  شورای ملی  که خواهان تغییرات عمده ای در زندگی مردم بودند، بخصوص دکتر عبدالرحمن محمودی و میر غلام محمد غبار را دشنام دادند. دکتر محمودی را در داخل و خارج از شورا علاوه بر حمله با چاقو، مو صوف را با موتر ربوده و تهدید به مرگ نمودند. وکلاء جناح حکومت، اکثر وکلاء مبارز و مخالف دولت را متهم به خاین و دشمن وطن نموده برچسب همکاری با کشور های خارجی  زدند. صدراعظم سرانجام برای اینکه از فشار های اپوزسیون و نمایندگان واقعی مردم خلاصی یابد، به محمد هاشم میوندوال رئیس مستقل مطبوعات، دستور توقیف و مصادره نشرات آزاد را داد که میوندوال بدون وقفه جراید حزبی انگار، وطن، ندای خلق را بدون اخطار کتبی، محکمه و تحقیق توقیف کرد. 
حکومت بالای وکلاء مبارز شورای ملی آنقدر فشار آورد که بعضی وکلاء  مخالف دولت از اپوزسیون بریدند و به صف بیطرف ها پیوستند. وکیل عبدالحی حبیبی به پاکستان پناهنده شد. بعد از ختم دوره ای هفت شورا، محمودی و غبار زندانی شدند. اراضی سید محمد دهقان را بعد از محاکمه دروغین بطور اجبار گرفته و از ساحهء سیاست دورش کردند. نور علم مظلوم یار را در تالقان تبعید، محمد طاهر خان غزنوی را توقیف،‌ خال محمد خسته را با وصف کهولت سن و سال به عسکری سوق دادند. کودتای حزب سری اتحاد را خنثی و یازده نفر به شمول سید اسماعیل بلخی، و قوماندان امنیت  ولایت کابل خواجه محمد نعیم خان، را در آن رابطه زندانی ساختند.
شاه محمود خان بعد از سرکوبی تمام نهضت های سیاسی، مانع انتخاب روشنفکران چون دکتر محمودی و میر غلام محمد غبار در دوره هشت شورا گردید. مردم در مقابل این عمل حکومت نخست با انتخابات مقاطعه کردند، بعداً دکا نداران، پیشه وران، مامورین پائین رتبه ، محصلین دانشگاه، شاگردان دانشکده ها دست به تظاهرات وسیع در جاده های شهر کابل زدند و در مقابل دروازه ارگ رفته و شاه را در بیانات شدید الحن شان مخاطب قرار دادند تا در انتخابات تجدید نظر نماید. مردم زمانی به تظاهرات شان در مقابل دروازه ارگ که با موتر های نظامی و سواره نظام و بام های ارگ با ماشین دار ها محافظت می شد، پایان دادند که از جانب شاه پیامی دریافت نمودند که شاه  فردا نظرش را به مردم ابلاغ خواهد کرد.
 برعکس شب آن روز حکومت شاه محمود خان از طریق رادیو کابل طی اطلاعیه هرگونه اجتماعات را خلاف قانون اعلان و ممنوع ساخت و به متخلفین اخطار داد که به جزا محکوم خواهند شد. با استقرار زره پوش ها صبح آن روز در جاده ها، شهر نظامی شد. حکومت انتخابات را مطابق میل خود اجرا کرد. دکتر عبدالرحمن محمودی و میر غلام محمد غبار را با عده از اعضای حزب «ندای خلق» و « وطن» بدون محکمه از یک تا یازده سال به زندان انداخت. برگشت دیکتاتوری پرده از چهره دموکراسی و اصلاحاتی حکومت شاه محمود خان برداشت. 
شام ۶ سپتامبر ۱۹۵۳( ۱۳۳۲) خبر استعفای صدراعظم تجرید شده، سپه سالار شاه محمود خان به نسبت مریضی (در حالیکه او حتی اطلاع قبلی از این موضوع نداشت) از طریق رادیو کابل اعلان گردید. دولت محمد ظاهر شاه که هفت سال، پرده دموکراسی را در حکومت شاه محمود به چهره کشیده بود، خواست نسخه ای جدید دیکتاتوری را در وجود سردار محمد داود خان به آزمایش بگذارد.
حکومت سردار  محمد داود خان و نهضت زنان افغانستان، را در بخش ۲۳ دنبال کنید.  ادامه دارد.
* دستگاه رادیو کابل در سال ۱۳۰۴ ش،  ۱۹۲۵َع بکار آغاز کرده بود.
** برگی از خاطرات سیمای شجاعان، رقیه ابوبکر، آیینه افغانستان شماره ای  ۱۲۰، ( از کتاب زنان افغانستان در زیر فشار عنعنه...)
منابع : 
افغانستان در مسیر تاریخ جلد دوم، میر غلام محمد غبار ،
 زنان افغان زیر فشار عنعنه ...، دکتر سید عبدالله  کاظم، 
تحلیل واقعات سیاسی افغانستان، عبدالحمید مبارز ، 
افغانستان در پنج قرن اخیر، میر محمد صدیق فرهنگ، 
خاطرات سیاسی، سید قاسم رشتیا .
محمد طاهر ، 
امریکا  مارچ  ۲۰۲۳

     

  


.

اخبار روز

15 قوس 1403

BBC ‮فارسی - BBC News فارسی BBC ‮فارسی

کتاب ها