برخی از ما انسانها، وقتی در زمینه ای سخن می رانیم، یا اظهار عقیده می کنیم، چنان با قاطعیت و یقین ابراز عقیده می نماییم، گویی خود در پیدایش آن مطلب، امر یا پدیده نقش داشته، یا شاهد بروز و ظهور آن بوده ایم و یا اینکه وقوع امر دیگری، غیر از آنچه ما می پنداریم و می گوییم، یا گفته ایم، قطعا" از محالات است.
چنین پندار هایی جزم گرایانه، که بدون در نظر گرفتن جمیع امکانات وقوع یک رویداد و یا تکوین" بود و نمود"ی ابراز می شود، دلایل زیادی دارند؛ از جمله: ناآگاهی از این امر که در بروز یک حادثه می تواند علتهای گوناگون نقش داشته باشند. یا در روند تکوین، شکل گیری و یا رشد یک شیء و نظر می تواند دست ها و عوامل دیگری مثل وجود اغراضی مانند منحرف ساختن اذهان مردم از واقعیت ها یا انگیزه های شرافگنی و... نیز دخیل باشند.
نظریات آقای ناشناس در مورد کتاب پته خزانه را به گونه قطعی و یقینی توطئه همسایه ای پنداشتن، هر چند وجود توطئه ها را در جهان امروز و در عرصه سیاست و امنیت و...، و توطئه های همسایه ها علیه خود را، به هیچوجه نمی توان منکر شد، می باید با احتیاط و درنگ و شکیبایی بررسی کرد.
از شتاب در ابراز نظر پیرامون چنین مسایلی اهم، بخصوص با شیبهای لغزنده ای که بر سر راه ما و داوری های ما قرار داده اند و می کوشند ما را بدانسو برانند، باید پرهیز نمود.
داوری در قسمت کتاب پته خزانه در کشوری که هر یک انسان در آن به حق و ناحق خود را شایسته داشتن حق قضاوت و دادن نظر در هر موردی می دانند، مردمی که بیشتر به خود و قبیله و قوم خود می اندیشند تا به منافع ملی کشور، باید هر چه زودتر تنها به انسان های دانایی که دارای وجدان یک قاضی وظیفه گرا و وظیفه شناس هستند، انسان هایی که قلبا" خواهان نابودی ریشه های تخم نفاق و دشمنی در کشور می باشند، انسان هایی که خود را در برابر واقعیتهای تاریخی و در برابر مردم اخلاقا" مسئول می دانند، واگذار شود!
من برای رفع این غائله از همان زمانی که این موضوع در شبکه های اجتماعی مطرح شد، چندین سال قبل، نوشتم:
"چرا ما همیشه از گپ، گپ می سازیم و هماره گره دست را به دندان باز می کنیم و دیده و دانسته با منبسط ساختن هر بحثی شنگدار (جنجالی و تحریک کننده) بر عمق اختلاف ها و دوریها و نفاقها میفزاییم؟
کتاب را بردارید و به دست یک لابراتوار دولتی یک کشور ثالث و مورد اعتماد بسپارید تا از روی رنگ و کاغذ و پوش و سرش و تار و یک سری اشیاء و مطالب دیگر آن، هم تاریخ تدوین آن را پیدا کنند و هم جعلی بودن و جعلی نبودن آن را.
چنین کاری از راه کتابخانه ها و به کمک ادیبان و زبان شناسان هم با استفاده از تکنیک های سبک شناسی، لغت شناسی، زبان شناسی و... و دقت به شیوه تفکر، خط و گزارش (وقایع و تاریخ) نویسی های مردمان آن روز ها و مقایسه آن با بینش و زبان و خط و افکار مردمان دورانی که مرحوم عبدالحی حبیبی زندگی می کرد، چون گمان بر این است که کتاب مذکور توسط مرحوم عبدالحی حبیبی نوشته شده است، ممکن است."
خلص کلام؛ بیایید بجای ابراز نظریات آفاقی و تخریش کننده، سخنان تحریک آمیز و نفاق افگنانه، و بهانه جویی های دیگر، مانند وجود توطئه های بیگانه ها و... ، راه های بهتر و مطمئن تری را برای تثبیت و تعیین جعلی بودن و نبودن کتابی یاد شده، پیدا کنیم.
مهم ترین موضوع در چنین موارد تعیین اعتبار یا بی اعتبار بودن این گویی ها میراث فرهنگی ما است، البته نه برای اطمینان خاطر و جلب توجه و خوشی این یا آن فرد یا گروه و یا قبیله و قوم، بلکه برای مطمئن شدن از درستی، منزلت و ارزش این داشته ای تاریخی - فرهنگی خود؛ و نجات خود از اغفال نفس، اگر وجود داشته باشد.