باورم نمی شود که در طی چند سال اخیر چند تن از دوستان عزیزمان را از دست داده ایم۰و هرگز باورم نمی شود که زنده یاد داکتر سید موسی صمیمی دانشمند پر کار ؛
پژوهشگر توانا ؛ محقق باریک بین و نکته سنج ؛ انسان اخلاق مند و راست پندار و راست گفتار و راست کردار ؛
انسان به تمام معنا انسان ؛ دوست فوق العاده مهربان و خوش بیان را از دست داده ایم۰ اما و هزار اما باید پذیرفت که این حقیفت بسیار ناگوار و تلخ رخ داده است۰ آری دوستان؛ شوپنهاور فیلسوف شهیر آلمانی در چند جمله ی کوتاه اما ژرف و عمیق در باره ای زندگی گفته است: زندگی یعنی مرگ به تعویق افتاده و یا در جای دیگری می نویسد؛ زندگی مانند پاندول ساعت است که از ملالت به رنج و از رنج به ملالت در حرکت است۰زنده یاد احمد شاملو نیز معتقد بود که زندگی به طرز بیشرمانه ای کوتاه است؛ اما ارزش زندگی به همین است که در این مدت بسیار کوتاه از خودمان چیزی بسازیم ۰ این سخن شاملو در باره ی دکتر صمیمی فرهیخته کاملن صدق می کند۰دکتر صمیمی فرزانه در عمر پربارش تحصیلات اش را تا درجهٔ دکترا ادامه داد و صدها مقاله و حدود دوازده جلد کتاب به زبان پارسی دری و آلمانی نگاشت ۰ و این آثار پژوهشی و علمی و بسیار آموزنده را به ما به یادگار گذاشت۰ تردیدی ندارم که آثار گرانقدر دکتر صمیمی برای نسل های آینده و پژوهشگران آتی کشور منبع خوبی برای شناخت بهتر معضلات افغانستان خواهند بود۰دکتر صمیمی صمیمانه و صادقانه می نوشت ؛ نه برای فخر فروشی و دلخوشی کسی۰ دکتر صمیمی روزی به من نوشت که من می خواهم خودم باشم و جهان بینی و دیدگاه خودم را بنویسم ؛ اینکه چه کسی مخالف است و چه کسی موافق در نوشتنم تأثیری ندارد۰ نکته سنجی می نگارد: باور کن لازم نیست همه را راضی نگهداری ! لازم نیست نگران چگونگی قضاوت شدنت در ذهن آدم ها باشی ؛ و لازم نیست خودت را با اعتقاد و باورشان هماهنگ کنی ؛ مطمئن باش هر چقدر هم که زمان بگذاری و هر چقدر هم که خوب باشی ؛ حریف تمام سلیقه ها ؛ اندیشه ها ؛ باورها نمی شوی ! پس تلاش بیهوده نکن و خودت باش۰ انگار این سخنان را در باره ی دکتر صمیمی گفته هست۰ چند سال پیش این افتخار نصیب من شد که دکتر صمیمی بیشتر آثار گرانقدر خودش را به من اهدا نمود و من نیز با ولع و علاقه مندی خاصی تمام آنها را مطالعه نمودم و بعد از خواندن با دکتر صمیمی تماس گرفتم و برایش گفتم اگر موافق باشید می خواهم چند مقاله در باره ی کتاب « کالبد شکافی بحران افغانستان » بنویسم ؟ بسیار خوشحال شد و من نیز پنج مقاله در معرفی این اثر گرانسنگ نوشتم و از طریق سایت وزین گفتمان به نشر رسیدند۰ چون من خودم در آن زمان مشغول آماده نمودن یک سلسله جستار ها در باره ی نیچه و آلبر کامو بودم ؛ نتوانستم به دیگر آثار ایشان بپردازم و از آن دوست عزیزم پوزش خواستم ؛ وقتی این مسئله را با دکتر صمیمی در میان گذاشتم نه تنها از من دلگیر نشد بلکه مرا بسیار تشویق به نوشتن نمود و همیشه ابراز لطف اش شامل حال من میشد۰ امیدوارم روزی این شایستگی را داشته باشم و عمری نیز باشد تا در باره ی جهان بینی و اندیشه های بلند آن دوست عزیز و نازنین آن گونه که شایسته اش هست بنگارم۰ « هرگز نمیرد ان که دلش زنده شد به عشق — ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما )