جنبش زنان و طالبان بخش ۳۲

مروری بر نقش تاریخی زنان از سلطنت امان الله تا سقوط سلطنت محمد ظاهر شاه:
شاه و امیر یا سایه خدا، با مشوره و حمایت مالی انگلیس در جامعه قبیلوی، سنتی و مردسالار افغانستان قرنهاست بوسیله خادمان دینی -مذهبی، شریعت را در ذهن و روان مردم  گاه با خشن و زمان با ملایمت، با هراس از آتش جهنم و عذاب قبر،

و عبور از پل صلات و رفتن مستقیم به جنت، چنان تزریق کردند که این دلهره و ترس از آنها، آدم های خمار آلود کرختی ساخته که هر تغییر موسم بر آنها اثر ندارد. در جامعه ای با این خمار آلوده های کرخت دیندار - مذهبی نه تنها از ترقی، تمدن و پیشرفت خبری نیست بلکه ویروس نادانی چنان همه گیر جامعه شده که مردم در ژرف ترین سطح نادانی قرار دارند.
 حاکمیت های « خدا دادی» سوار بر اسب دین با شلاق شریعت این وسیله ای سرکوب دگر اندیشان، زمینه را برای تیکه داران دین و مذهب فراهم ساخت تا با هماهنگی دولت، زنان را در حجاب و چادری دلق پیچیده، حق بیرون شدن از خانه ، تحصیل و کار را ندادند. این وضع اسفبار کشور دستخوش یک تغییر بنیادی بود. 
شاه امان الله خان، متوجه این بحران شده بود با همیاری روشنفکران دور و پیش خود با قاطعیت درفش آزادی افغانستان را برافراشت و ندای آزادی و استقلال افغانستان را از چنگال انگلیس از شعار به عمل درآورد. شاه امان الله بعد از حصول استقلال افغانستان، عملا دست به تجدد طلبی زد و فرامین و نظامنامه های مترقی را که آزادی همه اتباع افغانستان در آن مد نظر گرفته شده بود رسمی و نافذ ساخت. ملکه ثریا بانوی اول کشور با حرکتی نمادین در اجتماع از ارا کین دولت با بر کشیدن روبنده از رخ، بر سنت حجاب پوشی در افغانستان خط بطلان کشید. این حرکت و جهش بانو اول کشور، بر دین سالاران و تیکه داران دین خوش نیامد، برای برچیدن نظام تجدد خواه امان الله، شمشیر «جهاد» از نیام بیرون کشیدند به هرآنچه در نظامنامه دولت امانی از تجدد و پیشرفت و آزادی بخصوص زنان، سنت شکنی صورت گرفته بود تاختند و غوغا برپا نمودند، که امان الله کافر شده است. آنها با همدستی انگریزان ، سلطنت امان الله خان را سقوط دادند. نظام تاریک اندیش، ضد علم، دانش و پیشرفت را بر پا داشتند که با برچیدن شمع های فروزان شده هر خانه، بستن درب مکاتب و آموزشگاه های علم و معرفت کشور ، افغانستان را بار دیگر به تاریک خانه قرون وسطی بدل ساختند. 
سلطنت پنج ساله نادر شاه با همکاری مجد دی ها و ملا های دیو بندی، دهن هر تجدد خواه و طرفدار شاه امان الله را با زندانی کردن و کشتن بست. شریعت هنوز هم شلاق دست حاکمیت « خدا دادی» در حفظ جهالت مردم و سرکوب تجدد خواهی و دیگر اندیشی بود. محمد هاشم صدراعظم برادر محمد نادر شاه، اکثر سیاست مداران و افراد مشهور کشور را زندانی و سر به نیست کرد و به استبداد و اختناق بیشتر افزود. گرچه شاه محمود خان را مرد معتدل و اصلاح طلب گفته اند اما اوضاع سیاسی جهان در زمان صدارت او طوری بود که باید تغییرات در نظام و حکومت داری خود می آورد. 
شاه محمود خان بخاطر فرو نشاندن دیگ خود جوش جامعه در دوران حکومت داری خود با مشاوره شاه، بطور نسبی زمینه آزادی و دمکراسی را در افغانستان آماده ساخت. هسته های سیاسی « ویش زلمیان» یا جوانان بیدار و حزب « وطن» ، نشرات « ندا خلق»، « انگار» ، «وطن» نقشی در پرورش اندیشه های مشروطه خواهی و دموکراسی طلبی، مدتی فضای کشور اختناق زده و استبداد ستیز هاشم خانی را عوض کرد. دین سالاران باز هم دست روی دست نه نشستند، به بهانه های گونه گون روزنه های ورد دموکراسی را در افغانستان به رخ مردم بستند.
 در آغاز صدارت سردار محمد داود، اختناق و استبداد رنگی دیگری بخود گرفت. سردار محمد داود طرفداران دموکراسی و مشروطه خواه را در زندان تا زمان مرگ شان نگهداشت و شماری را هم در تبعید فرستاد. همزمان با حکومت سردار داود ، اعلامیه حقوق بشر در سازمان ملل به تصویب رسید، این اعلامیه، دولت های عضو سازمان را مکلف می ساخت که حقوق شهروندان را در کشور شان برآورده کنند. 
دولت افغانستان به مثابه یکی از اعضای سازمان ملل، تطبیق اعلامیه حقوق بشر را طور تدریجی، نخست با دادن حق برداشتن حجاب از بانوان خانواده شاهی و مقامات بلند دولت شروع کرد. چنانکه ملکه حمیرا، زینب خانم سردار محمد داود خان و دیگر بانوان خانواده شاهی، خانم های جنرالان و اعضای بلند رتبه دولت، در شب جشن استقلال، حجاب را  از رخ برداشتند. برداشتن حجاب با شیوه آرام از طریق مکاتب نسوان شروع و در بسیاری از شهر ها با موافقت مردان خانواده، در سراسر کشور آغاز گردید. البته مانند دوره امان الله خان این عمل دولت ظاهر شاه عکس العمل خود را با تحریک ملا ها و مردان زن ستیز در نقاط مختلف کشور، بخصوص شهر قندهار داشت که به دستور سردار محمد داود  قوای نظامی قندهار، آن حرکت را خاموش ساخت. 
حق کار در خارج منزل و تحصیل برای زنان زمینه فعالیت زنان را در عرصه های اجتماعی، فرهنگی مساعد ساخت. در زمان  نخست وزیران غیر خاندان شاهی و بخصوص انفاذ قانون اساسی سال ۱۳۴۳، بانوان به وزارت، وکالت، ریاست، دکتر و نرس بیمارستان ها، استاد در دانشکده های دانشگاه کابل، مکاتب و موسسات تربیت معلم ... مشغول کار و وظیفه شدند. 
با عروج جریان های سیاسی در دهه دموکراسی، زنان و دختران دانشگاه و مکاتب در اعتراضات خیابانی سهم گرفتند، دکتر صدیقه محمودی، فوزیه محمودی، فائزه محمودی، دنیا غبار ...  در بین زنان کابل روشنگری کردند. سازمان ها و حلقات سیاسی زنان را ، مینا کشور کمال، آناهیتا را تب زاد، معصومه عصمتی...  ، سازماندهی و رهبری نموده و در آموزش سیاسی، زنان نقش برجسته ای داشتند. زنان در کنفرانس ها، محافل اجتماعی و علمی داخل و خارج کشور فعال و سهم گرفتند. زنان در رشته های نطاقی، هنر های، تمثیل، تیاتر، موسیقی، فیلم، آواز خوانی، ... سنت شکنی  کردند. 
آزادی نسبی زنان در سالهای دهه چهل خورشیدی سلطنت محمد ظاهر شاه، سبب شد تا زن ستیزان تاریک اندیش سیاه دل با پاشیدن اسید بر رُخ چند دختر مکتب، دختران را ترسانده و مانع بیرون شدن از خانه سازند. اما این عمل زشت غیر انسانی شان نتوانست دختران را از درس، ‌تحصیل،  روی لچی و از رفتن به خارج منزل مانع شود. در حالیکه  زنان به شکل تدریجی از حقوق شان آگاه می شدند که نظام سلطنتی دستخوش تغییر شد. دنباله حاکمیت محمد زایی ها در شکل سیاسی دیگری دولت یعنی جمهوریت ادامه یافت.
جمهوریت سردار محمد داود، روند دموکراسی سازی در افغانستان ، فعالیت های سیاسی و جنبش زنان را در بخش۳۳ دنبال کنید. ادامه دارد .
منابع : 
افغانستان در مسیر تاریخ،  میر غلام محمد غبار
زنان افغان زیر فشار عنعنه ...، دکتر سید عبدالله  کاظم، 
تحلیل واقعات سیاسی افغانستان، عبدالحمید مبارز ، 
افغانستان در پنج قرن اخیر، میر محمد صدیق فرهنگ، 
خاطرات سیاسی ، سید قاسم رشتیا
محمد طاهر ، 
 امریکا   -فبروری  ۲۰۲۴ ( دلو -  ۱۴۰۲) 


     

  


.

اخبار روز

02 جدی 1403

BBC ‮فارسی - BBC News فارسی BBC ‮فارسی

کتاب ها