نگاهی به کتاب «غروب خونین»

تالیف کمال الدین پرواک
 تبصره از رسول رحیم

کتاب« غروب خونین» اثر فرزانه گرامی جناب کمال الدین پرواک که معطوف به پی جویی ماجرای مفقود الاثر شدن شهید تورن جنرال محمد یونس خان قوماندان فرقه ۱۱ ننگرهار در روز اول کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ است، با چنان اسلوب دقیق تحقیقی، نگرش جامع و عمیق آفاقی و نثر روایی زیبا و نزدیک به زبان مروج گفتاری تالیف شده است که مصداق

واقعی اصطلاح مروج و قدیمی «کتاب مستطاب» می باشد. یک خواننده کوشا به مشکل می خواهد پیش از پایان مطالعه این کتاب آن را ببندد. مهم تر از همه این کتاب نمونه شاز یک اثر ژورنالیسم تحقیقی می باشد که با وجود انتشار شماری از مقاله ها ، کتاب ها و آثار دیداری و شنیداری از این دست در بیست و اند سال اخیر توسط مولفان هموطن، جامع ترین و دقیق ترین نمونه این نحله پژوهشی را در سطح کشور پدید آورده است.هم به دلیل مهاجرت و پراگنده شدن منابع معلومات دهنده و هم به علت آن که یک اثر تحقیقی ژورنالیستی می بایست موضوع خاص مورد پژوهش را اصولا در یک متن گسترده متشکل از موارد مشابه بررسی نماید و آن هم در ارتباط با قتل ها و مفقود شدن های  مشابه ده ها هزار انسان کشور در اثر کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ ، اکمال این پروژه نزدیک به ۹ سال را در برگرفته است. از آن جایی که مولف خود به خانواده قربانیان تعلق دارد و در عین زمان دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته تاریخ و حامل تعهد روشنفکرانه در برابر سرنوشت مردم افغانستان می باشد، فصول آخر کتاب با بررسی حوادث مشابه نخبه کشی در تاریخ متلاطم دو قرن اخیر افغانستان ، رنج ها و حرمان های باور نکردنی بازماندگان قربانیان، پرده از عمق و پهنای این فاجعه بر می دارد. در فصل اخیر کتاب، مولف با یک نگرش جیوپولیتکی و تاریخی می کوشد برعلل ظهور فاجعه کودتای ۷ثور ۱۳۵۷ و پی‌ آمد های شوم و ویران گر آن روشنی اندازد. اراده مولف بر آن نبوده است که صرف یک اثر تحقیقی ژورنالیستی معیاری پدید آورد، بل بیش تر ناظر به نسل موجود و جوانان کشور بوده است. او در صدد مبارزه با فراموشی و بی تفاوتی این نسل نسبت به فاجعه عظمایی می باشد که اتفاق افتاده است و با این اهمال از امکان به دور نیست که تراژیدی ۷ ثور با ایدیولوژی ها و مظاهر دیگر در آینده بار بار و با شدت و قدرت تخریبی چند برابر تکرار گردد. فصلی که بدین مهم اختصاص یافته است به دور از داوری های ایدیولوژی زده پیش پراخته بوده و مانند بخش اعظم کتاب آگنده از قضاوت های آفاقی می باشد. 
چرا عنوان کتاب «غروب خونین » انتخاب شده است ؟
مولف در این مورد چنین روشنی می اندازد:
« امنیت، ثبات سیاسی و آزادی برای زندگی انسان ها همچون خورشید با اهمیت است. ما در زندگی روزمره همیشه از روشنی و گرمی خورشید بهره مند هستیم، در هر غروب از فیض آن محروم می شویم و چشم به راه شفق و طلوع دوباره خورشید می باشیم. محروم شدن از امنیت، ثبات سیاسی و آزادی در واقع غروب خورشید است. متاسفانه طی دو قرن اخیر چندین بار خورشید وطن غروب خونین داشته است. هفتم ثور ۱۳۵۷ از جمله همان غروب هاست، غروب خونین و دیرپا.»
تورن جنرال محمد یونس خان کیست؟
شهید تورن جنرال محمد یونس خان در سال ۱۳۰۷ هجری خورشیدی در ولایت غزنی چشم برجهان می گشاید. در سال ۱۳۲۵ از حربی شونزی و در سال ۱۳۲۸ از حربی پوهنتون به حیث محصل ممتاز فارغ التحصیل می گردد و به حیث استاد مشغول کار می شود. بعدا برای یک سال جهت اکمال تحصیلات به هند می رود. او افسری بوده است که در تمام مدت کارش در قطعه و درکنار سربازان بوده است. در گاه نامه زندگی حرفه ای او مدیریت استخبارات قلعه جنگی، افسر در قطعه نهرین، تحصیلات عالی تخصصی سه ساله در ترکیه، قوماندان غند ۳۱ ریشخور، تحصیلات سه ساله ارکان حرب در ترکیه، ریاست ارکان فرقه ۱۵ قول اردوی قندهار، ارتقا به رتبه برید جنرالی و قوماندان فرقه ۷ ریشخور و بعدا از سال ۱۳۵۱ تا زمان مفقود الاثر شدن اش در روز اول کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ به حیث قوماندان فرقه ۱۱ ننگرهار ثبت است، که وظیفه حراست از مرزهای شرقی و شمال شرقی افغانستان را در روزگاری داشت که شب و روز  می بایست با تحریکات خصمانه پاکستان مقابله نماید. او نه تنها به عمر ۴۲  سالگی  به دلیل لیاقت و شجاعت اش جوان ترین جنرال اردوی افغانستان بود، نه تنها فرماندهی مهم ترین فرقه نظامی افغانستان را به عهده داشت، بل یگانه افسر ارشد اردوی ملی افغانستان بود که به اقتضای وظیفه حفظ نظم و ثبات و احساس میهن پرستی اش، عملا در برابر کودتا گران ۷ ثور قیام کرد.
فهرست عناوین کتاب از این قرار اند:
-    مقدمه و سپاسگزاری
-    تورن جنرال محمد یونس خان
-    کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ 
-    تجاوز شوروی و رژیم ببرک کارمل و داکتر نجیب
-    خاطرات وطنداران
-    اوصاف تورن جنرال یونس خان 
-    سرگذشت چند نسل خانواده
-    یک نسل تباه شده
-    رنج بازماندگان 
-    چرا غروب خونین در وطن ما اتفاق افتاد؟
-    ماخذ ها

اسلوب پژوهش در کتاب:
ازنگاه من، این کتاب موضوع اصلی اش را مطابق به اصول ژورنالیسم تحقیقی مورد پژوهش قرار داده است، نه یک تحقیقات جنایی . این بدان معنی است که :
1.    مولف ضمن پرداختن به حادثه منحصر به فرد مفقود شدن شهید تورن جنرال محمد یونس خان، خود را به همین مورد منفرد محدود نساخته و در عمل کوشیده است، با معرفی مثال متعدد و مشابه دیگر، جنبه سیستمیک یا دستگاه وار این فاجعه را در سطح ملی در معرض دید قرار دهد.
2.    صورت گزارش موضوع نشان می دهد که مولف با مسایلی فرا تر از آن معلومات و افواهاتی آغاز می کند که در سطح عامه مردم شایع است، او می خواهد به کنه موضوعات پی ببرد. از آن جایی که اقدام وی شخصی و درنهایت از حمایت اعضای خانواده برخوردار است.با اینهم، وقت گذاری، سفرها و هزینه های وی تقریبا در همان حدودی است که در ژورنالیسم تحقیقی بدان «حمایت های نهادینه شده» می گویند. ـ مولف با طیف گسترده ای از مردم تماس برقرار کرده است که معلومات کار آمد داشته اند. بدون تردید این نحوه کار تحقیقی در هرزمان و به ویژه در اوضاع حاکم بر افغانستان که طی این مدت مدام دست خوش تغییرات غیر قابل پیش بینی بوده است، همیشه زمان بر است. به ویژه که اظهارات منابع معلومات دهنده باید موثوق و غربال شده باشد و این به طور مضاعف ایجاب تایید یک یا چند منبع دیگر را می نموده است.
3.    ـمحتوای کتاب نشان می دهد که مولف دارای معلومات عمیق و گسترده در موضوع است و از روز اول حادثه تا فرجام کار تحقیقی در آن حضور داشته و در سطح یک کارشناس زبده به تحری حقیقت پرداخته است.
4.    با آنکه مستند سازی دلایل در یک کار تحقیقی امر حتمی به شمار می رود، با وقوع فجایع ۷ ثور ۱۳۵۷ که اسناد رسمی دولتی در مورد قربانیان نهایت اندک و تقریبا برابر با هیچ است،منابع قابل رجوع جز خاطره نویسی های مسوولان نظامی افغان( «اردو و سیاست»، جنرال نبی عظیمی صفحات ۱۶۶و ۱۴۲ ) و یا افسران برگشته شوروی ، چیز دیگری نمی باشد. بنابراین، ناگزیر کار میدانی و تکیه بر مصاحبه با کسانی که چشم دید های موثق و یا معلومات شنیداری قابل اعتنا دارند، اسلوب تحقیقی عمده را تشکیل می دهند که مولف این اثر بدان پرداخته و با ده ها نفر در داخل و خارج افغانستان مصاحبه نموده است. حدود ۷۰ درصد متن کتاب که وقف رد یابی مفقودالاثر شدن شهید جنرال محمد یونس خان شده است به دیالوگ های متعددی تعلق دارد که در فواصل زمانی مختلف و گاهی هم چندین ساله صورت گرفته اند. ثبت دقیق محتوا و سیاق این دیالوگ ها در کتاب، یکی از امتیازات فوق العاده این اثر به شمار می رود.( متن مصاحبه ها با انجنیر صفرمدیر کادستر جلال آباد، سید رحمان شاروال جلال آباد وجگرن سراج الدین، محمد هاشم غمشریک در صفحات ۵۳- ۶۴ همین کتاب). مصاحبه ها میر محمد سعید واعظی و دگروال معروف خان ، داکترحسن شرق و حسن رشاد -بادار- (صفحات ۶۷ – ۷۸)
5.    ـبا توجه به امکانات تحقیقی که به آن ها اشارت شد، خواهی نخواهی نتایج حاصله موجود در مورد مفقودالاثر شدن شهید تورن جنرال محمد یونس خان در این کتاب یک حقیقت نسبی پنداشته می شود. سماجت بیش تر در مورد یک نتیجه صد درصد قطعی، بلند پروازی بی موجب به شمار می رود. اصول ژورنالیسم تحقیقی ایجاب می نماید که حدود کار در یک پروژه تحقیقی باید به صورت منظم ارزیابی و تعیین شود. این بدان معنی است که باید بدانیم  حداقل مناسب برای پرداختن به این ماجرا کدام هست؟ در غروب خونین این اصل بسیار دقیق مورد توجه قرار گرفته است. چنان که مولف محترم می نویسد:« در این جا باید برداشت خودم را نه به عنوان یک حکم قطعی بل نتیجه شنیدگی ها و در یافت هایم با شما هموطنان شریک سازم.من در خلال سال ها با افراد زیادی صحبت نمودم و به دنبال منابع موثقی سرگردان بودم تا اطلاعی درمورد سرنوشت جنرال یونس خان به دست بیاورم. ولی اتفاقات کودتای ثور را تا حال با شما از نظر گذراندیم که چه گونه اوضاع وطن مرحله به مرحله خراب شده رفت و مجال تحقیق و کسب اطلاعات لازم را از ما و باقی هموطنان گرفت.حال با باز نگری و نقد در مجموعه شنیدگی ها وبرخی گفته های هموطنان، از جمله دگرجنرال سراج الدین خان و دوست شان در حضور من با هم مفصل صحبت کردند و هردو صمیمانه تاسف خود را از حادثه بیان نمودند، و یا گزارش های محترمه نظیفه دختر عبدالشکورخان رییس ارکان فرقه جلال آباد و خاطرات جگتورن حسن رشاد و سید اسدالله افضلی من به این نتیجه گیری همنوا هستم که گلرنگ با گروه خود از اقدام عاجل جنرال یونس خان وارسال قوای تانک و همچنین از جرات و بیداری وشجاعت جنرال یونس خان احساس ترس کردند و به خاطر غلبه برترس خود و جلوگیری از احتمال ناکامی کودتا به این جنایت هولناک دست زدند و جنرال یونس خان و عبدالخالق خان رفیقی (والی ننگرهار) را در همان شب اول کودتا در فرقه ۱۱ جلال آباد به شهادت رساندند. این اقدام شان در واقع نشان می دهد که در زنده ماندن جنرال یونس خان خطر ناکامی اقدام کودتای خود را احساس می نمودند. این روان شناسی ترس از دیگران به وسیله حزب دموکراتیک خلق موجب مرگ به ترین انسان های وطن ما شد. با در نظرداشت گفته های بالا می توانیم بگوییم: تورن جنرال محمد یونس خان در ۷ ثور ۱۳۵۷ برای حفظ استقلال و آزادی کشور و  برای جلوگیری از غروب خونین بر ضد کودتا چیان حزب دموکراتیک خلق اقدام نمود. تورن جنرال محمد یونس خان من حیث یک افغان و مسلمان آزاده، دولتمرد با کفایت و مردم دوست زندگی نمود و با همان اوصاف ملی، اسلامی و عیارانه در امتحان سخت تاریخی حفظ استقلال وطن عزیز ما افغانستان مواجه شد و برای تحقق آرزو های والا جان به جانان تسلیم نموده ، سرفراز برآمد. بعد از این همه روایت ها گفته می توانیم ، فرقه یازده ننگرهار همان گونه که جای اقدام تاریخی او بود، به آرام گاه اش نیز بدل شده است. با آن که چشم به راه معلومات تازه هستیم وکوشش ما ادامه دارد، ولی تا آن زمان برای ما ساحه فرقه یازده ننگرهار درجلال آباد زیارتگاه شهید تورن جنرال محمد یونس خان می باشد».
6.    تایید و تصدیق یک گزارش تحقیقی یکی از ارکان اعتبار آن به شمار می رود.عادتا یافته های یک گزارش تحقیقی به سهولت مورد تصدیق عامه قرار نمی گیرد. بنابراین، در شرایط مناسب و موجودیت رسانه های آزاد، گزارش گر نیاز دارد پیش از نشر یافته هایش نتیجه گیری اش را به اطلاع علاقه مندان برساند. گاهی هم اتفاق می افتد که پس از نشر گزارش از طریق مصاحبه ای به ابراز دیدگاه های مخالف و متفاوت مجال اظهار بدهد و هرگاه در مورد فاکت ها دچار اشتباهی شده باشد، در نشر بعدی اثرش به تصحیح آن ها بپردازد. در اوضاع موجود شاید چنین مجالی برای یک پژوهش گر افغان مقیم خارج وجود نداشته باشد، بنابراین، می بایست طرق دیگری را برای اقناع مخاطبان جستجو نمود. با توجه به این اصل تحقیقی، مولف محترم به تاریخ ۲۸ اپریل سال روان میزبان نشست حدود صد تن از فرهنگیان، فضلا ، پژوهش گران عرصه تاریخ معاصر افغانستان و خانواده های محترم شان در شهر فریمانت ایالات متحد امریکا بود، تا دیدگاه های نقادانه و سازنده ایشان را در مورد کار تحقیقی اش دریابد. 
کمال الدین پرواک مولف این اثر با ارزش و آموزنده فارغ التحصیل سال ۱۳۵۷ دانشکده زراعت دانشگاه کابل است. او پس از تهاجم نظامی شوروی به افغانستان مدت ده سال عملا در مقاومت ملی شرکت داشت. پس از بیرون رفتن نیروهای شوروی مدت هفت سال مسوولیت برنامه های بازسازی ملل متحد برای افغانستان را داشت. در اخیر سال ۱۹۹۹ به ایالات متحد امریکا مهاجرت کرد. او مدت دو سال را در «هیلد کالج» صرف آموختن تکنالوجی کمپیوتر نمود.او از سال ۲۰۰۶ -۲۰۱۳ دانشجوی شبانه رشته تاریخ در کالج «لاس میدانوس» کالیفورنیا بود و از محضر استادان وپژوهشگران رشته تاریخ بهره برد. دیدگاه های تازه در مورد موضوعات تاریخی وبه ویژه راه یافت های جدید دانشمندان آسیایی این رشته از موضوعات مورد علاقه ای اوست. کتابی در همین بخش تالیف نموده اند که امید است، امسال ارمغان دیگر شان به جامعه علمی و فرهنگی کشور باشد.
 

اخبار روز

13 سرطان 1403

BBC ‮فارسی - صفحه افغانستان BBC ‮فارسی - صفحه افغانستان

کتاب ها