گزارش رسانه ها در مورد نشست فعالان سیاسی روز پنچشنبه گذشته سی و یکم اکتوبر سال روان 2024 پشت درهای بسته در شهر استانبول ترکیه در واقع ادامۀ طرح و برنامه ای است که حامد کرزی در سفر اخیر خود به آلمان در اوایل جوزای سال روان 1403 خورشیدی / می 2024، در سر داشت.
کرزی آن زمان ظاهراً جهت تداوی به آلمان آمده بود و در چهاردهم جوزا از آنجا برای شرکت در مراسم تدفین برادرش قیوم کرزی به مریلند ایالات متحده امریکا رفت و دوباره به آلمان برگشت.
کرزی در آلمان افزون به ملاقات با بعضی از فعالان سیاسی و نمایندگان شماری از رهبران سیاسی و تنظیمی، با نمایندگان انگلیس، اتحادیۀ اروپا و کشور میزبانش آلمان دیدار و مذاکره داشت. فکر و طرح کرزی در این ملاقات ها و گفتگو ها، مذاکرات بین الافغانی، بازگشت بعضی از چهره های سیاسی و تنظیمی به افغانستان بود تا زمینه برای برداشتن گام های بعدی مانند، باز شدن دروازه های مکاتب و دانشگاه بروی دختران و زنان، تدوین قانون اساسی و ایجاد رابطۀ رسمی میان افغانستان و تمام کشورهای جهان مساعد شود. تشکیل لویه جرگه بخش دیگر از هدف کرزی در طرح او می باشد تا این مسایل مورد تائید قرار گیرد.
روشن است که حامد کرزی چنین فکر و طرحی را بصورت مستقل و بدون هماهنگی با طالبان حتی در سر خود هم نمی تواند بپروراند. منابع آگاه گفته اند که کرزی در این مورد حمایت وزیران دفاع، داخله، ادارۀ استخبارات یا امنیت ملی و بعضی دیگر از مقامات حاکمیت آنها چون ملابرادر معاون رئیس الوزرای امارت طالبان را با خود دارد. این مقامات و نهادهای حاکمیت در کابل، هم با کرزی و هم با داکترعبدالله تماس مداوم دارند و در واقع در چتر حمایت آنها به سر میبرند. نکتۀ مشترک میان این مقامات طالبان و کرزی و داکتر عبدالله بر سر پیشنهادات و طرح کرزی است که مقامات مذکور در حاکمیت طالبان در پی باز شدن گره مشکل انسداد مکاتب و دانشگاه بروی دختران و زنان و ایجاد رابطۀ رسمی با کشورهای جهان و سازمان ملل متحد است.
گفته می شود که کرزی چه در سفر پنج ماه پیش خود به آلمان و چه قبل و بعد از آن در تماس هایش با رهبران و چهره های سیاسی، تنظمی و قومی خواستار برگشت آنها به کابل است تا این بازگشت به تقویت طرح و موضع او و حتی مقامات ذکرشدۀ طالبان بینجامد. چونکه هنوز موضوع تعلیم و تحصیل دختران و زنان و ایجاد سیاست معتدل و منعطف در برابر خواست کشورهای مختلف و سازمان ملل متحد در میان طالبان به خصوص میان رهبری آن با سایر مقامات اجرایی حکومت و امارت شان، مناقشه بر انگیز و اختلافی است؛ هرچند که این اختلاف تا حالا هیچگونه مشکلی را در ادارۀ یک دست آنها و در اطاعت بی چون و چرا از رهبری و امارت امیر ایجاد نکرده است.
نکتۀ روشن آن است که طالبان در مجموع به بازگشت رهبران سیاسی، تنظیمی و قومی مخالف خود مخالفتی نشان نمیدهند. اما آنها همیشه تصریح کرده اند که این بازگشت به معنی مشارکت آنها در قدرت نیست و هم چنان به معنی مصونیت آنها در برابر ادعا های حقوقی و جزایی افراد نیست. طالبان می گویند که آنها مصونیت سیاسی دارند و می توانند در افغانستان زندگی کنند و صاحب دارایی و ملکیت های خود نیز باشند. منابع نزدیک به کرزی در جریان سفر پنج ماه قبل او به آلمان گفته اند که وی گفته است طالبان تنها به بازگشت استاد سیاف، مارشال دوستم و احمدضیاء مسعود و یکی دو چهرۀ دیگر سیاسی روی خوش نشان نداده اند و مخالف بازگشت آنها هستند. به قول این منابع آنها برای بازگشت سایر رهبران و چهره های سیاسی مخالف، موافق هستند و از بازگشت آنها استقبال می کنند. اینکه کرزی در آن سفر و تماس های قبلی و بعدی اش تا چه حدی برای اقناع رهبران و چهره های سیاسی و تنظیمی و قومی موفقیت داشته، نامشخص است.
نشست استانبول در واقع ادامۀ تماس ها و تلاش های است که کرزی با چراغ سبز و تائید بخشی از طالبان از مدت ها قبل روی آن کار میکرد، اما هماهنگی مسولان و برگزار کنندگان نشست مذکور با کرزی و داکترعبدالله که نزدیکان هر دو هستند، مشخص نیست. این نشست را یک سازمان سیاسی تازه تاسیس به نام "مجمع گفتمان ملی" که در سال 2022 توسط حکمت خلیل کرزی از نزدیکان کرزی، مصطفی مسطور خواهرزادۀ داکترعبدالله و شمار از چهره های دیگر چون: ادریس زمان، ذبیح الله زیارمل، نبیلا مصلح، ایوب عرفانی و فریبا نوابی از مقامات جمهوریت فروپاشیده، برگزار کرد. در این نشست حدود پنجاه نفر از چهره ها و فعالان سیاسی که بیشتر شان شامل مقامات جمهوری گذشته در سطح وزیر، معین و نمایندۀ مجلس شرکت کردند. بعضی از شرکت کنندگان نشست هدف آنرا از سر گیری مذاکرات بین الافغانی مطابق موافقت نامۀ دوحه گفته اند که با سقوط جمهوریت ناتمام ماند.
مذاکرات بین الافغانی به آن مفهوم و معنای که در موافقت نامۀ دوحه گنجانیده شده بود، غیر عملی به نظر میرسد، به خصوص اگر این مذاکرات برای تشکیل یک دولت مشترک توسط افراد و گروه های مختلف سیاسی و تنظیمی با طالبان باشد. بسیاری از کشورهای علاقمند و دخیل در امور افغانستان حتی کشورهای رقیب و متخاصم در پی آن هستند تا طالبان به حد اقل تمایلات و خواست های آنها پاسخ مثبت بدهند تا بهانه ای برای ایجاد رابطۀ رسمی پیدا کنند. اما طالبان تا حالا در این مورد سر سخت و غیر منعطف باقی مانده اند و مطالبات کشورها و سازمان های بین المللی را دخالت در امور داخلی افغانستان تلقی کرده اند.