جنگ داخلی سوریه، که از سال ۲۰۱۱ با موجی از اعتراضات مردمی علیه دولت بشار اسد آغاز شد، به مرور به یک بحران چندبعدی تبدیل گردید که نه تنها ساختارهای اجتماعی و سیاسی این کشور را فروپاشاند، بلکه زمینهساز ظهور و قدرتگیری گروههای مختلفی شد.
این گروهها، با ایدئولوژیها و اهداف متضاد، نقشهای کلیدی در شکلدهی به روند جنگ و ترسیم چشمانداز آینده سوریه ایفا کردهاند. از میان بازیگران داخلی، چهار گروه اصلی به عنوان محور تحولات این کشور شناخته میشوند: هیئت تحریر الشام، یک نیروی جهادی قدرتمند که مناطق حلب، حماه، حمص و دمشق را تحت کنترول دارد. ارتش ملی سوریه، که تحت حمایت ترکیه عمل میکند. نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF)، یک ائتلاف کردها و متحدان عرب آنها با پشتیبانی ائتلاف بینالمللی و در راس ایالات متحده امریکا و گروههای محلی سنی و دروزی که هر یک در مناطق خود به ایفای نقش پرداختهاند. این بازیگران، با بهرهگیری از حمایتهای خارجی و ایجاد ائتلافهای پیچیده، نه تنها سرنوشت جنگ بلکه آینده سیاسی، اجتماعی، و جغرافیای انسانی سوریه را به شدت تحت تأثیر قرار دادهاند.
۱. هیئت تحریر الشام (HTS)
هیئت تحریر الشام (HTS) به عنوان یکی از قدرتمندترین گروههای مسلح در جنگ داخلی سوریه، نقشی تعیینکننده در معادلات سیاسی و نظامی این کشور ایفا کرده است. این گروه در ابتدا با نام جبهه النصره، شاخهای از شبکه القاعده، در سال ۲۰۱۲ تأسیس شد و به سرعت به یکی از برجستهترین بازیگران جنگ تبدیل گردید. جبهه النصره با بهرهگیری از تاکتیکهای نظامی پیشرفته و جذب نیروهای داخلی و خارجی، کنترل بخشهای وسیعی از شمال سوریه را به دست گرفت. اما در سال ۲۰۱۶، به دنبال اختلافات ایدئولوژیک و تلاش برای جلب حمایتهای محلی و کاهش فشارهای بینالمللی، از القاعده فاصله گرفت و تحت نام هیئت تحریر الشام فعالیت خود را ادامه داد.
این گروه، با استفاده از توان نظامی و استراتژیک خود توانسته است در جنگهای داخلی سوریه پیروز شود و مناطق مهمی از جمله حلب، حماه، حمص، دمشق لاذقیه و طرطوس را به تصرف خود درآورد. حمایتهای نظامی و لجستیکی ترکیه در این موفقیتها نقش کلیدی ایفا کرده است. با گذشت زمان، هیئت تحریر الشام در تلاش است تا ساختار جدیدی برای سوریه پس از سقوط رژیم بشار اسد ایجاد کند. هرچند روابط این گروه با ترکیه در گذشته با چالشهایی همراه بوده است، اما هماکنون ترکیه به یکی از حامیان اصلی این گروه تبدیل شده است. حتی ترکیه نخستین کشوری بود که پس از ۱۲ سال، و در پی سقوط دولت اسد، سفارت خود را در دمشق بازگشایی کرد، که نشان از تغییرات عمده در روابط منطقهای و بینالمللی دارد. این تحولات، بیانگر تغییرات جدی در معادلات قدرت در سوریه و تأثیرات آن بر آینده سیاسی این کشور است.
۲. ارتش ملی سوریه (SNA)
ارتش ملی سوریه (SNA)، یکی از بزرگترین و سازمانیافتهترین گروههای مخالف در جنگ داخلی سوریه، نقش محوری در معادلات نظامی و سیاسی شمال سوریه ایفا کرده است. این گروه که در سال ۲۰۱۷ تحت حمایت مستقیم ترکیه شکل گرفت، از ادغام چندین گروه شورشی و مخالف رژیم بشار اسد به وجود آمد و عمدتاً در عملیاتهای نظامی در شمال و شمال غرب سوریه فعال بوده است. ارتش ملی سوریه در حال حاضر کنترل مناطق مهمی از جمله عفرین، الباب، جرابلس، و تل ابیض را در دست دارد و در این مناطق ساختارهای اداری و امنیتی نسبی ایجاد کرده است.
SNA به شدت به حمایتهای مالی، نظامی، و لجستیکی ترکیه وابسته است و ترکیه این گروه را به عنوان ابزاری برای تأمین منافع استراتژیک خود در سوریه، از جمله مقابله با نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) و کردهای وابسته به YPG، مورد استفاده قرار میدهد. اعضای این ارتش عمدتاً از شورشیان سوری تشکیل شدهاند که در راستای اهداف ترکیه فعالیت میکنند. با این حال، اختلافات داخلی و درگیریهای مقطعی میان گروههای زیرمجموعه SNA، انسجام و کارایی این نیرو را گاه با چالشهایی مواجه کرده است. آینده ارتش ملی سوریه به شدت به تداوم حمایت ترکیه و روند بازی های بعدی در سوریه وابسته است. در حالی که این گروه در معادلات میدانی و مذاکرات سیاسی شمال سوریه نقش کلیدی ایفا میکند، موقعیت آن همچنان در میان فشارهای داخلی، منطقهای، و بینالمللی شکننده باقی مانده است.
۳. نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF)
نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به عنوان یک ائتلاف چندملیتی متشکل از گروههای کرد، عرب، آشوری و دیگر اقلیتهای قومی و مذهبی، از سال ۲۰۱۵ به یکی از بازیگران کلیدی در جنگ داخلی سوریه تبدیل شده است. این نیروها که تحت حمایت مستقیم ایالات متحده و ائتلاف بینالمللی ضد داعش فعالیت میکردند، نقش محوری در مبارزه با گروه دولت اسلامی (داعش) ایفا کرده بود. SDF موفق شده بود که مناطق وسیعی از شمال و شمال شرق سوریه، از جمله رقه (پایتخت پیشین داعش) و مناطق غنی از منابع نفتی در دیرالزور را آزاد و کنترل کند.
بهرغم دستاوردهای نظامی و توانایی در ایجاد ساختارهای حکومتی محلی در مناطق تحت کنترل خود، نیروهای دموکراتیک سوریه با چالشهای پیچیدهای در سطح داخلی و بینالمللی روبرو هستند. از یک سو، همکاری نزدیک SDF با ایالات متحده و ائتلاف بینالمللی، به ویژه در ایجاد اداره خودمختار شمال و شرق سوریه، این نیرو را به یکی از قدرتمندترین بازیگران غیردولتی در سوریه تبدیل کرده است. اما از سوی دیگر، این همکاری موجب خشم ترکیه شده است. آنکارا، بخش عمدهای از این ائتلاف، بهویژه یگانهای مدافع خلق (YPG)، را به عنوان شاخهای از حزب کارگران کردستان (PKK) و تهدیدی برای امنیت ملی خود میداند. ترکیه از سال ۲۰۱۶ چندین عملیات نظامی در شمال سوریه انجام داده و توانسته است برخی از مناطق تحت کنترل SDF، از جمله عفرین و تل ابیض، را تصرف کند. این درگیریها به آوارگی هزاران غیرنظامی و افزایش تنش در منطقه منجر شده بود.
علاوه بر چالشهای خارجی، SDF در سطح داخلی نیز با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم میکند. اختلافات قومی و سیاسی میان گروههای عضو این ائتلاف، مدیریت مناطق متنوع و پرتنش شمال سوریه را دشوار ساخته است. آینده نیروهای دموکراتیک سوریه به شدت به حمایت مستمر ایالات متحده و ائتلاف بینالمللی، روابط با ترکیه، و تحولات سیاسی در داخل سوریه وابسته است. این نیروها اگرچه توانسته بود نقشی کلیدی در شکست داعش ایفا کنند، اما در مواجهه با فشارهای متعدد داخلی و خارجی، مسیر دشواری برای حفظ دستاوردهای خود در پیش دارند.
۴. گروههای محلی سنی و دروزی
گروههای محلی سنی و دروزی در جنوب سوریه، علیرغم مقیاس کوچکتر در مقایسه با سایر بازیگران در جنگ داخلی سوریه، نقش تأثیرگذاری در پویاییهای محلی و منطقهای ایفا کردهاند. این گروهها عمدتاً در مناطق درعا، قنیطره و السویدا متمرکز هستند و به دلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای اجتماعی-مذهبی خود، رفتارهای متفاوتی در مواجهه با جنگ داخلی و تحولات منطقهای داشتهاند.
در سال ۲۰۱۸، با حمایت روسیه، نیروهای دولتی سوریه موفق به بازپسگیری کنترل بخشهای بزرگی از درعا شدند، اما گروههای محلی سنی همچنان مقاومت خود را حفظ کردهاند. این گروهها به صورت پراکنده در مناطق روستایی و شهری حضور دارند و در برخی مواقع از شبکههای غیررسمی و حمایت منطقهای برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند. معضلات اقتصادی، کمبود خدمات عمومی، و فشارهای امنیتی از سوی دولت، این گروهها را به اتخاذ استراتژیهای انعطافپذیر برای بقا سوق داده است.
دروزیهای سوریه، که اقلیت مذهبی کوچک اما منسجمی را تشکیل میدهند، عمدتاً در مناطق السویدا زندگی میکنند. این گروه که به دلیل ساختار قبیلهای و هویت مذهبی خاص خود از همگرایی با طرفهای درگیر در جنگ خودداری کردهاند، سیاستی بیطرفانه را دنبال میکنند. با این حال، السویدا نیز از درگیریهای جنگ داخلی در امان نبوده است.
نتیجهگیری
با وجود گذشت بیش از یک دهه از آغاز جنگ داخلی سوریه، درگیریها و رقابتهای میان گروههای مختلف همچنان ادامه دارد و چشمانداز آینده این کشور پیچیده و نامشخص به نظر میرسد. هیئت تحریر الشام که قسمت های عمده سوریه را در اختیار دارد، همچنان به عنوان بازیگران قدرتمند منطقهای فعالیت میکنند، در حالی که نیروهای دموکراتیک سوریه، با حمایت غرب، کنترل شرق این کشور را در دست دارند. گروههای محلی سنی و دروزی نیز، هرچند به نسبت محتاطانهتر عمل میکنند، نقش مهمی در معادلات جنوب سوریه ایفا میکنند. با این حال، اختلافات ایدئولوژیک، تضادهای استراتژیک، و وابستگی این گروهها به قدرتهای خارجی، مانعی جدی برای اتحاد و دستیابی به یک توافق پایدار است.
آینده سوریه تا حد زیادی به توانایی بازیگران داخلی برای غلبه بر این اختلافات و یافتن نقاط مشترک بستگی دارد. با این حال، فقدان یک ساختار حکومتی منسجم، دخالتهای مداوم قدرتهای خارجی، و چالشهای عمیق اقتصادی و اجتماعی، احتمال ادامه درگیریها را بالا میبرد. حتی بعد از سقوط رژیم اسد، شکافهای قومی و مذهبی، رقابت برای کنترل منابع و مناطق، و خلأ قدرت میتوانند کشور را به سمت بحرانهای تازه سوق دهند. به همین دلیل، صلح پایدار و بازسازی سوریه نه تنها نیازمند رویکردهای داخلی مبتنی بر آشتی ملی است، بلکه به تغییرات اساسی در نقش بازیگران خارجی و پایان یافتن سیاستهای رقابتی در این کشور وابسته است.
بصیر عادل