آگهی

وبسایت گفتمان دموکراسی برای افغانستان
در آستانه ۲۳ امین سال نشراتی اش
وظایف اش را محدود گردانید


1.    گفتمان به عنوان یک مرجع در فضای مجازی باقی خواهد ماند،
2.    بعد از این تاریخ اشعار و مقالات چاپ انتشار نمی یابند، اما انتشار پی دی اف کتاب های جدید ادامه می یابد،
3.    بعد از این تاریخ هیات تحریر گفتمان منحل است و دیپلوم انجنیر اسدالله الم مسوول نشراتی این سایت به طور مستقیم و مستقل امور نشراتی را جلو می برد.

 
ترازنامه کاربران و همکاران با ۱۰ سال پیش تفاوتی ندارد

۱- مراجعان روزانه گفتمان ۹۶۱۷ تا ۲۵۳۱۱ نفر (Tagesdurchschnitt, Dateien)
۲- مراجعان ماهانه گفتمان ۲۹۵۵۱۵ تا ۳۴۶۳۷۰ نفر
 (Monats-Summe, Dateien)
۳- تعداد صفحات بازدید شده روزانه ۱۸۶۲ تا ۲۱۵۱ (Tagesdurchschnitt, Seiten) 
۴- تعداد صفحات بازدید شده ماهانه ۵۲۱۴۶ تا ۶۶۶۲۰
 (Monats-Summe, Seiten) 
آمار بالا متعلق به ماه اکتوبر سال ۲۰۱۳ تا ماه جولای سال ۲۰۱۴ است
۵- شاعران و نویسندگانی که به طور منظم مطلب می فرستند ۱۶۶ نفر
۶-  شاعران و نویسندگانی که به طور غیر منظم مطلب می فرستند ۱۷۱ نفر
۷- شمار مقاله های نشر شده ۱۰۳۵۰ عنوان
۸- شمار شعر های نشر شده ۱۲۶۰ قطعه
۹- شمار کتاب های ادبی نشر شده ۳۳ عنوان
۱۰- شمار کتاب های سیاسی، اجتماعی و تاریخی نشرشده ۱۲۷ عنوان
۱۱- مطالب نشر شده به زبانهای آلمانی و انگلیسی ۱۰۰ عنوان
۱۲- مقالات منتشر شده اعضای هیات تحریر گفتمان ۸۱۲ عنوان
۱۳- مقالات تحقیقی در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ۱۳ درصد

۱۴- سهم اعضای هیات تحریر در تهیه مطالب ۱۲ در صد.

 

هدف ها ، افق دید، امکانات و محدودیت های گفتمان 
متن منتشر شده در سال ۲۰۱۴

گامی برای گذار از تقلاهای ناکام به افکار سنجیده شده و کردار نجات بخش 
وبسایت "گفتمان دموکراسی برای افغانستان" که به ابتکار جمعی از نویسندگان معتقد به دموکراسی در جهت دامن زدن به مباحثات محتوایی نظام مند در مورد دموکراسی، افق های گسترده نظری و مشکلات تطبیقی آن برای کشوری مانند افغانستان، نخستین بار در 18 می 2002 در فضای مجازی (آنلاین) شروع به نشرات کرد و اینک، دوازدهمین سال نشراتی اش را پشت سر می گذارد.
انتشار وبسایت گفتمان ِدموکراسی برای افغانستان، مقارن بود با یک خلسه و نشاط غیر طبیعی ای که از ورود "دموکراسی بازار" در کشور، بخش قابل ملاحظۀ لایۀ روشنفکری متعارف کشور را در خود فرو برده بود. این تحفۀ سیاسی غرب، همچون مائدۀ آسمانی چنان نزد این جماعت تقدیس می شد که هر گونه حرفی در مورد پیش شرطهای استقرار آن، هرگاه بلافاصله نفرین نمی شد، دست کم ته ماندۀ پُرمدعای روشنفکران کرسی نشینی پنداشته می شد که حال، دست تاریخ یک بار دیگر از آستین "جامعه بین المللی" بیرون شده است تا بی مصرفی نهایی شان را مسجل گرداند. 
ناشران گفتمان بر این نظر بودند که دموکراسی وارداتی- دموکراسی بازار- تابعی از ژئواستراتژی یگانه ابرقدرت دوران بوده، باران پول و وفور تجمل، سرمایۀ مستعجلی است که در یک چشم بهم زدن پایان می یابد. دنیای ما جولانگاه یک انارشی قانونمند است، ملل متحد یک دولت بین المللی نیست، جامعۀ جهانی مسئول وجود ندارد، هر کشور به شمول افغانستان، باید خود از طریق حل خردمندانه و دموکراتیک معضلات داخلی و رفع موانع انکشافی اش، بقای خود را تضمین کند. تاسیس و جا افتادن یک نظام دموکراتیک، یکسره محصول آگاهی است. نخبگان ِعامل و حاکمی که دموکراسی را صرف به انتخابات محدود می سازند و از این طریق، قدرت انحصاری را قبضه می کنند، تا کنون در هیچ تجربۀ جهانی نتوانسته اند موید یک نظام دموکراتیک یعنی ممثل راستین حاکمیت مردم باشند. جامعۀ مدنی ای که پیشاپیش به اهمیت حیاتی دموکراسی معتقد نشده است و در طریق برپایی آن مبارزه نکرده است، با هیچ معجزه ای نمی تواند در این مسیر از عقبگردهای تاریخی مصون باشد. پیشآهنگان ِروشنفکری که خود بر دقایق نظری و تطبیقی دموکراسی احاطه نداشته باشند، مانند همه نحله های سیاسی دیگر، در صد سال اخیرِ کشور، کار را به ناکامی و حتا فاجعه می کشانند. نهاد های دموکراتیک را نمی توان به یمن پولهای خارجی سرازیر شده و قشون خارجی ایجاد کرد. طرح دموکراسی را باید بر مبنای واقعیات تاریخی کشور و منابع ملی پیریزی کرد.
در نقطۀ مقابل، نوعی بند بازی نخبگان ادارهء فرد محور، میراث خوار پترزبرگ وجود داشت، که یک بار هم از تۀ دل تعهد شان را به همان دموکراسی اعتراف شده در قانون اساسی خود ساختۀ شان ابراز نکردند. این اداره که اصولاً می بایست به نهادینه شدن دموکراسی از طریق دامن زدن به یک گفتمان ملی مبتنی بر یک محور مشروع بپردازد، روز تا روز از طریق احکام ضد قانون اساسی و صدها راهکار فراقانونی دیگر، قانون شکنی را قاعده گردانیده و جامعه را به سوی دوباره قبیله یی شدن سوق می داد. سرانجام یک رژیم "انوکراسی"، یا حاکمیت نخبگان فاسد در لفافۀ دموکراسی، یعنی حاکمیت مردم، همه شاهرگهای حیاتی سیاست، اقتصاد؛ فرهنگ و امنیت را در سلطه می گرفت.
در غیاب یک جامعۀ مدنی راستین، دموکراتیک و مبارز، در آزمایشگاه سیاسی فرهنگ امپراتوری یک جامعه مدنی مستمری خوار، مشتمل از صدها "ان جی او"،حزب سیاسی، انجمن فرهنگی، انجمن زنان، اتحادیه های صنفی و... زاده شد که با تکرار گزینشی برخی شاه بیتهای لبرالی درعین رعایت همه خطهای قرمز و تابوها و احساس مسئولیت اصلی در برابر منبع تمویل کننده، به رنگینی برنامه های تلویزیونی داخلی و کنفرانسهای بین المللی در مورد افغانستان می افزودند.
با وجود انگیزه های پیچیده یی که در تداوم پروسۀ پترزبرگ و دموکراسی وارداتی مضمر بود، دست کم در پایتخت و مراکز چند ولایت، فضای بازِ سیاسی و امکانات قانونی برای دایر کردن سمینارها و کارگاه ها و گسترش روز افزون رسانه های دیداری و شنیداری و تسهیلات چندین رسانه یی، فرصت آن را برای نیروهای بدیل به وجود آورده بود تا دیدگاه های شان را در سطح وسیعی مطرح سازند. با چنین تشخیصی بود که وبسایت گفتمان دموکراسی برای افغانستان به مثابۀ یکی از منادیان دیدگاه های بدیل پا به عرصه وجود گذاشت.

چرا تذکار از سالگرد گفتمان؟
معمولاً نهاد های مطبوعاتی و رسانه یی، پس از هر یک سال، پنج سال و یا ده سال، به یادبود سال تاسیس شان می پردازند و ترازنامه ای از انتظارات و کار واقعی ای را که انجام داده اند، به اطلاع مخاطبان شان می رسانند. می دانیم که عدول از این قاعدۀ مرسوم، شاید برای مخاطبان گفتمان اندکی سوال برانگیز باشد. دو عامل ما را به این کار واداشت: نخست مرحله جدیدی از دموکراسی وارداتی در افغانستان که با سیاسی گردانیدن قومیت، کمر به بربادی کشور و مردم بسته است، و دوم، لطف بی نهایت همکاران قلمی یی که در طول این مدت 12 سال با تلاش های خستگی ناپذیر شان روح ادامه کاری را در ما بیشتر از پیش تقویت می کرده اند.

فاجعۀ کنونی از آغاز قابل پیش بینی بود
شناخت دقیق بحران سیاسی جاری در افغانستان و دستیابی به طرق مؤثر مبارزه علیه نتایج شوم آن، انگیزۀ قوی این تذکار از تاریخ تأسیس گفتمان است. ما از همان آغاز ِکنفرانس ِپترزبرگ به این نظر بودیم که دموکراسی وارداتی یا "دموکراسی بازار"، راه حلی برای معضلات افغانستان نیست. گفتمان در یادداشتی به مناسبت انتشار ترجمه کتاب " دموکراتیک سازی جهان سوم پس از پایان جنگ سرد"، با عنوان "سیمای واقعی دموکراسی وارداتی در افغانستان" نوشت : «از نظر ما منشای گسترش ِشورشهای مسلحانه در افغانستان و عراق ... صرفاً سازش غرب با گروه های قدرتمند ناباب و یا فقدان یک ستراتژی جامع ضد شورشگری نه، بلکه در ذات دموکراسی بازار است که جز ارضای خواست های تجملی لایه های معینی از طبقۀ متوسط، اساساً به مسأله اصلی، یعنی "دولت سازی" و توسعۀ همه جانبۀ انسانمدار، پایدار و حافظ ِ محیط ِ زیست این کشورها اعتنایی ندارد که ضامن قوامگیری وحدت ملی آن ها می باشد». 
در همانجا ما، در مورد کنفرانس پترزگ که سر آغاز پروسه سیاسی جاری در افغانستان است، نوشتیم: «نقطۀ عزیمتی که در این کنفرانس شکل نهادینه به خود گرفت و منجر به تشکیل کارتل قدرت – شرکت سهامی قدرت – شد، آن ادعا های ایدئولوژیک شدۀ قومی بود که نیروهای عامل تفنگ بدست، علمبردارش بودند. همه مسائل دیگر در حاشیۀ این خواست مطرح شدند، و چه بسا اولویتهایی مانند دولت سازی، ملت سازی، امنیت، خلع سلاح و صلح مبتنی بر عدالت تقریباً بیرون از دستور جلسه ماندند.
« دموکراسی قبل از همه مسأله ای است که به دولت ارتباط دارد. در صورتی که دولتی وجود نداشته باشد، جامعۀ سیاسی نیز مطرح بوده نمی تواند و بنا بر این، حرف از دموکراسی بر زبان آوردن، جایی را نمی گیرد. ملت شدن و حق شهروندی نیز بدون یک دولت کار ساز و معتقد به دموکراسی ناممکن است.
«ائتلاف حاکم یا شرکت سهامی قدرت که عمدتاً متشکل از نیروهای دولت گریز و ملیشه خو و شماری از نخبگان تحصیلکرده در غرب می باشند، به هیج صورت نتوانسته اند از روابط افقی شان، یعنی از روابط گروه های خودی شان به نفع روابط عمودی یعنی ایجاد یک اقتدار مرکزی ملی بگذرند».
گفتمان، در چنین فضایی شروع به کار کرد و اکنون برای جلوگیری از نتایج مرگبار چنین سیاست های خانمان برانداز، می کوشد به سهم خود و به همت مخاطبان قلم بدست و اندیشمندش به ماموریتش ادامه بدهد. ادامه کاری مطلوبِ گفتمان فقط می تواند محصول کار های عمیق فکری در جهت نجات کشور باشد.
 
ترازنامه کاری گفتمان
 
1. مراجعان روزانه گفتمان 9617 تا 25311 نفر (Tagesdurchschnitt, Dateien)
2. . مراجعان ماهانه گفتمان 295515 تا 346370 نفر (Monats-Summe, Dateien)
3. تعداد صفحات بازدید شده روزانه 1862 تا 2151 (Tagesdurchschnitt, Seiten) 
4. تعداد صفحات بازدید شده ماهانه 52146 تا 66620 (Monats-Summe, Seiten) 
آمار بالایی مربوط به ماه اکتبر سال 2013 تا ماه جولای سال 2014 است
5. شاعران و نویسندگانی که به طور منظم مطلب می فرستند 158 نفر
6. شاعران و نویسندگانی که به طور غیر منظم مطلب می فرستند 163 نفر
7. شمار مقاله های نشر شده 6931 عنوان
8. شمار شعر های نشر شده 650 قطعه
9. شمار کتابهای ادبی نشر شده 28 عنوان
10. شمار کتابهای سیاسی، اجتماعی و تاریخی نشرشده 34 عنوان
11. مطالب نشر شده به زبانهای آلمانی و انگلیسی 100 عنوان
12. مقالات منتشر شده اعضای هیئت تحریر گفتمان 690 عنوان
13. مقالات تحقیقی در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی 13 درصد
1- سهم اعضای هیئت تحریر در تهیه مطالب 10 در صد.
با توجه به اوضاعی که در بالا از آن سخن به میان آمد و اهدافی که گفتمان فرا رویش قرار داده بود، سهم ده در صد اعضای هیئت تحریر گفتمان در مجموع مطالب نشر شده و سهم ده در صد مقالات تحقیقی در مجموع نشرات گفتمان، پیشرفت غیر رضایت بخش کارما را در چشمرس قرار می دهد. مطالب منتشر شدۀ دیگر، یا جنبه گزارشی داشته اند و یا صبغۀ ذوقی. بسیاری از این مطالب همزمان در سایتهای دیگر نیز انتشار یافته اند. به استثنای چند مجموعه شعری ترجمه شده از زبانهای اروپایی و برخی سروده های ناب شعرای کشور، انتشار بیشترین پارچه های شعری صرف جنبه تشویقی داشته است، نه ارزش هنری و یا ادبی. خلأی همیشگی یک بخش فرهنگی و هنری پُرمحتوا و ارزشمند، کمبود مزمن نشرات گفتمان بوده و هست. گفتمان از نظر تخنیکی این امکان را مساعد نکرده است تا به ارزیابی دیدگاه مخاطبان بپردازد و زمینۀ تبادل افکار را در سطح گسترده تر به وجود آورد.
با همه اندک بودن ِنقش ِکمی اعضای هیئت تحریر در تهیۀ مطالب ِنشراتی گفتمان، مقالات تحقیقی منتشرشدۀ آنها، برعلاوۀ پوشش دادن تحلیلی به همه رویدادهای 13 سال اخیر، مهمترین سرمشق های سیاسی و اقتصادی، پدیده ها، چالشها، فلسفه های سیاسی و اقتصادی و نهاد های مالی جهانی را مورد تحلیل و نقد قرار داده و در قبال همه آنها بدیل های نجات بخشی را ارائه نموده اند، که خود به دریافت آن نایل شده بودند.
شناخت صورتبندی های اقتصادی جامعۀ افغانستان، نقد دموکراسی وارداتی – "دموکراسی بازار" – ، نقد نیولبرالیزم در عرصه اقتصادی و سیاسی، تحلیل سازمانهای بین المللی مالی و اقتصادی و تاثیر آنها بر افغانستان، بدیل انکشاف اقتصادی پایدار مبتنی بر رفع نیازمندیهای اولیۀ مردم افغانستان در برابر مشی اقتصادی حاکم، رشد نیولبرال و اقتصاد بازار آزاد، بیم دادن مشرح از پایگاه نظامی شدن افغانستان و پیامدهای آن، طرح جامع برای رعایت حقوق بشر در افغانستان در قبال آشتی مرتکبان ِرنگارنگ جرایم ضد بشری در کشور، طرح جامع و حرفه یی برای اخلاق و مشی ژورنالیستی در عصر آنلاین و فضای مجازی و پیجویی کلامی نحله های مختلف اسلام سیاسی از نمونه های آن به شمار می روند.
ترجمه و انتشار مجموعه کاملی از مقالات معتبر و دانشگاهی در مورد تاریخ و مکاتب مختلف دموکراسی، از سپیده دم ِتاریخ سیاسی بشر تا امروز، با هدف فراهم ساختن زمینه های تئوریک دامن زدن به یک گفتمان علمی دموکراسی، یکی از مهمترین کارهای اعضای هیئت تحریر بوده است.
تهیۀ گزارشهای دست اول از درون افغانستان و انتشار گالریهای عکس منحصر به فرد از اوضاع کشور، از دشوار ترین و درعین زمان مؤثر ترین کارهایی بوده است که اعضای هیئت تحریر انجام داده اند.
هیئت تحریر گفتمان که هرگز نمی خواهد قصور و کم کاری اش را کتمان کند، درعین زمان مایل نیست به اهمیت بخش مثبت کارش کم بها دهد.
اصولاً گفتمان خود را متعهد به دنبال کردن هدف اصلی اش یعنی دامن زدن به مباحثات محتوایی ونظام مند در مورد امکانات ِتحقق دموکراسی در کشور پسا- منازعه ای مانند افغانستان می دانست و می داند. این امر، مستلزم ایجاد یک فضای مناسب نشراتی برای کارهای تحقیقی در همه زمینه های جامعۀ افغانستان، به مثابۀ یک واقعیت سیاسی - تاریخی بود. با اینهم، روحیۀ پُرمدارای این سایت به زودی مورد استقبال طیفهای مختلف نویسندگان و اهل ذوق قرار گرفت. چنین وضعیتی که قبلاً از جانب دست اندرکاران مسئول گفتمان دقیقاً پیشبینی نشده بود، خواهی نخواهی می توانست چالش انگیز باشد.
ارجگذاری به اندیشۀ دیگران و تشویق کسانی که احساس وعواطف شان را از راه قلم بیان می دارند، امری نبود که بتوان آنرا به سهولت نادیده گرفت. هیئت تحریر گفتمان، بار بار متوجه شده بود که در این زمره افراد پُرمطالعه و خوشفکری وجود دارند که با اندک تعمق روی انتخاب مضامین مورد نگارش شان و بکار گیری روش های تحقیقی علمی، پس از زمان کوتاهی خواهند توانست به عناصر تاثیر گذاری جهت آگاهی دادن به جامعه مبدل گردند. در عین زمان ، در جامعۀ استبداد زدۀ افغانستان که در سی و اند سال اخیر خشن ترین انواع استبداد را تجربه کرده است، بسیار اتفاق می افتد که انعکاس خشونتهای جاری در جامعه، بازتاب ِکلامی داشته باشد و به هنگام نقد از پدیده ها و اشخاص، بدوی ترین اصول ِیک ژورنالیسم متعهد و رعایت انصاف در داوریها را پامال کند.
هیئت تحریر گفتمان با وجود اعتقاد خلل ناپدیر به اصول آزادی اندیشه و بیان و مکلف دانستن خود به فراهم سازی زمینه های گسترش این اصول، در قسمت انتشار مطالب رسیده در سایت، در سه کته گوری برخورد می نموده است:
الف، مطالبی که با و یا بدون همخوانی با مشی نشراتی اصلی گفتمان، در کلُ، مؤید دموکراسی و صلح در افغانستان و جهان اند،
ب، مطالبی که مایۀ قوی دموکراتیک ندارند، درعین زمان اذعان صریح به اقتدار گرایی و انگیزۀ مشهود برای نفاق افگنی و برهم زدن صلح در افغانستان و جهان ندارند،
ج، مطالبی که موضع صریح ضد دموکراسی داشته اند و شماری نیز فاقد هرگونه پابندی به اخلاق ژورنالیستی بوده اند.
گفتمان، نوشته های گروه اول را با رغبت نشر کرده است، با گروه دوم اصل تحمل را روا داشته است و نوشته های کته گوری سوم را نشر نکرده است.
 تاکنون فضای مجازی از هیچ قانون جهانروای ژورنالیستی متابعت نمی کند، از اینرو، هیئت تحریر ِگفتمان به منظور جلوگیری از اشتباهات و انحرافات اجتناب پذیر و رعایت اصول اخلاقی ژورنالیسم، ازهمان آغاز در چهارچوب "اصول بین المللی اخلاق حرفه یی در ژورنالیسم" مصوب کانون سازمانهای بین المللی و منطقه یی ژورنالیستها در نومبر 1983 عمل کرده است. این اصول، بر «حق مردم برای دسترسی به اطلاعات صحیح» تاکید می کند. از ژورنالیستها می خواهد تا یک «تصویر دقیق وهمه جانبه از جهان بدهند و در نتیجه منشأ، سرشت و جوهر حوادث، پروسه ها و اوضاع را در حد امکان منطبق با واقعیتها» بشناسانند. چون اطلاع رسانی یک امر اجتماعی است «در همه اوضاع با یک آگاهی اخلاقی عمل کنند». راستکاری یک اصل ژورنالیستی است و این ایجاب می کند که یک ژورنالیست «در حرفه اش معیارات عالی راستکاری را پیشه سازد، به شمول اینکه حق ژورنالیست است که علیه اعتقاداتش عمل نکند، منابع اطلاعات را افشا ننماید... به حق مردم برای پاسخ دادن احترام بکند». « احترام به حق فرد در مصؤنیت ِحریم خصوصی و کرامت انسانی اش را رعایت بکند... از برچسپ زدن، بدنام کردن، اتهام ناروا بستن، به افتضاح کشاندن» اجتناب بکند. «معیارات حرفه یی ژورنالیستها در ارتباط با جامعۀ ملی ایجاب می کند که نهاد های دموکراتیک و اخلاق عامه مردم احترام گردد». ژورنالیستها «فعالانه در جهت بهبود دموکراتیک جامعه شرکت می کنند و از راه گفتگو در جهت فراهم ساختن یک جو اعتماد در مناسبات بین المللی که برای تأمین صلح و عدالت در همه جا مفید باشد، یعنی در راه تشنج زدایی، خلع سلاح و انکشاف ملی مساعدت می کند». ژورنالیستها وظیفه دارند « به امحای بیخبری و سؤتفاهم در میان مردمان کمک کنند و ملیتهای یک کشور را به نیاز ها و آرزو های دیگران حساس گردانند، احترام به حقوق و کرامت همه ملل و مردمان را بدون تفکیک نژاد، جنسیت، زبان، ملیت دین و یا فلسفه اعتقادی شان تأمین کنند».

چرا بازده کار ما اندک است؟ 
در آغازِ کار، گفتمان برای پیشبرد پروژه کاری اش می توانست روی نسل روشنفکران ِکلاسیک کشور و جوانان حساب کند. با اینهم محاسبه ما مطابق به عینیت تحول یافته جامعه نبود: 
آنچه ما روشنفکران ِکلاسیک می خوانیم، عبارت از شخصیتهای صاحب نظری اند که در جریان زندگی پِربار شان با استبداد وبی عدالتی مبارزه کرده اند و در این راه تجارب گرانبهایی در بخشهای مختلف حیات اجتماعی اندوخته اند. سزاوار ستایش و یاد آوری است که برخی از نفیس ترین کار های تحقیقی و ترجمه هایی که سوای مطالب تهیه شده توسط اعضای هیئت تحریر در گفتمان انتشار یافته اند، محصول کار ایشان است. سکونت پراگنده این اندیشه وران در مناطق مختلف جهان، نبود معرفت های حضوری، ناتوانی هیئت تحریر به ایجاد ارتباطات دایمی غیر حضوری و دهها مشکل دیگر موجب گردیده اند تا فیض قلم ایشان به حد کافی در گفتمان بازتاب نیابد. بخش اعظم نسل روشنفکران کلاسیک کشور که در سی سال گذشته متحمل دشوار ترین روزگار شده اند، یا در سنین پیشرفته به زندگی ادامه می دهند، یا در اثر پیری و مشکلات تأمین معاش، فراغت لازم برای این کار را ندارند، یا با اصول روشمند تحقیق انس ندارند، و یا اینکه چنان از التهاب نوستالژی کارزارها و آرمانهای تحقق نیافته ایام جوانی در سوزوگداز اند که در تجزیه وتحلیل علمی رخداد های مهم عینی جامعه امروزین، حکمتی جستجو نمی کنند و مشارکت در تحولات گام به گام را که مضمون اصلی تاریخ است، واجد فضیلتی نمی دانند. طبعاً اینجا و آنجا با قلمهای شان بر پلشتیهای جامعه گستاخانه می تازند، اما خود بدیل نظری و عملی ای ارائه نمی کنند. دوران تحصیل وعلم اندوزی نسل روشنفکر کلاسیک افغانستان به زمانی تعلق دارد که هنوز مجموع فارغان دانشگاه های افغانستان بین 3-4 هزار نفر در نوسان بوده است و امروز میانگین عمرشان بین 55 – 80 سال است. تسلط بر یک زبان مهم اروپایی در آن روز گار، امتیاز ِمنحصر به فردی بوده است.
برخی از تحلیل ها و ترجمه های خوب گفتمان محصول کار جوانان عزیر است. اما به تناسب کمیت و اهمیتی که این نسل در نجات افغانستان می تواند داشته باشد، سهم شان تا کنون در انتشار مطالب گفتمان بسیار اندک بوده است. در جریان سیزده سال اخیر، یک نسل جوان تحصیل یافتۀ بسیار توانا در رشته های اختصاصی تحصیلی و نهایت مستعد برای راهگشایی، که با هیچ نسل ماقبلش قابل مقایسه نیست، به وجود آمده است. امروز افغانستان 31 دانشگاه دولتی و 75 موسسه تحصیلات خصوصی دارد. مجموع دانشجویان مؤسسات تحصیلات عالی دولتی و خصوصی در درون کشور به 250 هزار نفر می رسد. حدود 15 هزار دانشجو در مقاطع لیسانس، ماستری و دکتورا، در خارج کشور تحصیل می کنند. در حالیکه خوشبختانه فراگرفتن زبان انگلیسی و کامپیوتر دربین جوانان به یک نوع انگیزۀ نهایت قوی در سطح ملی مبدل شده است، در عمل، دیگر هیچ معذرتی برای استفاده از منابع معتبر خارجی نمی تواند وجود داشته باشد. هرگاه تنها 15هزار دانشجویی که در خارج تحصیل می کنند و بسیاری شان به دقایق زبان های مروج در افغانستان وارد اند، هرگاه صرفا پایان نامه های مقاطع تحصیلی شان را به زبانهای مادری شان ترجمه کنند و به نشر بسپارند، خود یک تکانۀ فکری عظیم به وجود آورده می تواند. اما سوگمندانه با سرازیر شدن صدها ملیون سرمایۀ خارجی در قالب مؤسسات "ان جی او" یی، با انحصار اکثریت این انجوها در دست نخبگان حاکم منفرد و یا تنظیمی، با تکثرِ رسانه های دیداری و شنیداری، با دسترسی نسبتاً گسترده به انترنت و تسهیلات ِچندین رسانه یی ، دیکتاتوری "صنایع فرهنگی" چنان ریشه دوانیده است که در غالب موارد، اصل تعهد به سرنوشت مردم، جایش را برای ارضای خواستهای فردی خالی کرده است. اضطرار ِاقتصادی بر این مشکل افزوده است. انحصار اکثر مشاغل دولتی و سازمانهای غیر دولتی در دست نخبگان قدرت، بازار کار را کاملاً سیاسی ساخته و مجال مخالفت را محدود و حتا سلب کرده است. بنا براین، فقط یک راه را باز می گذارد و آنهم راه پیوستن به نزدیک ترین گروه قدرت، یعنی گروه هم هویت قومی است. به این ترتیب، در غالب موارد، دیگر بدیل ِاندیشیدن محال شده، ذوق مطالعات عمیق و تحلیلهای روشمند مستقل برای نجات افغانستان از نکبت این وضع دشوار پژمرده است.
بحران عمیق و همه جانبۀ جاری که مسألۀ زندگی ملیونها هموطن و بقای کشور را به میان آورده است؛ ناتوانی نخبگان حاکم و حامیان خارجی شان حتا در یافتن یک راه خروج از جنجال انتخاباتی، حکم می کند که همه مردم و به ویژه تحصیل یافتگان ِجوان، هرچه زود تر موقعیت را در یابند و خود، راه نجاتِ شان را جستجو کنند. تاریخ معاصر افغانستان برای آن شرح، به بحران رفتن همه نیات ِترقیخواهانه است که پیشتازان جنبشها عمیقاً بر واقعیتهای اجتماعی، اهداف و طرق پیاده ساختن مناسب اهداف شان اشراف نداشته اند. در عمل، همه سخت کوشیها و قربانیهای سنگین، به تقلا های ناکامی مبدل شده اند. برای جلوگیری از تکرار همچو فاجعه های جبران ناپذیر و تبدیل تقلا ها به اعمال سیاسی پیروزی آفرین و نجات بخش، نخست باید انتخاب راه را بر مبنای سنجش های گسترده و عمیق علمی انجام داد و در قالب گفتار (نوشتار) در آورد. آنگاه است که با اطمینان می توان به نتایج مبارزات در جهت یک تحول مثبت اجتماعی متیقن گشت. 
پیشنهادها برای بارورتر شدن نشرات گفتمان 
یکی از مهم ترین دلایل ِیاد بود ما از دوازدهمین سال نشراتی گفتمان، مصادف شدن آن با یکی از فراز های فاجعه بار پروسۀ دموکراسی وارداتی در افغانستان بود. از نگاه ما، این، فقط قلهء کوه ِیخی است که تازه از زیر بحر نمایان شده است. هرگاه اوضاع به همین منوال ادامه یابد، با هیچ خوشبینی یی هم نمی توان به آیندۀ بهتر امیدوار بود. ما، در حقیقت، شاهد یک سلسله تعاملات و تحولات ویرانگری می باشیم که با جهانی شدن ِ نیولبرال، همه کشورهای به حاشیه رانده شده، به شمول کشورهای پسا شوروی اروپای شرقی را فرا گرفته است. ما هر روز شاهد فروپاشی و به آشوب رفتن یک دولت دیگر به ظاهر مستحکم و مدرن هستیم. در کنار عامل قوی جهانی شدن نیولبرال، فساد اصلاح ناپذیر و سیاستهای غلط نخبگان ِحاکم، فقر فرهنگی و به ویژه، فقر فرهنگ دموکراتیک و نبود نگرش انتقادی به قضایا، عامل این مصیبتها می باشند.
در جنگل مناسبات بین المللی، یک دولت کارآ و جامعۀ مأمون و مرفه را در بشقاب طلایی نمی گذارند و به ملتهای رنجدیده تحفه نمی دهند. این "موهبت" فقط ثمرۀ سعی وتلاش عملی و فکری خود، همان ملت و از همه اولتر اندیشمندانش می باشد. متاسفانه ما اکنون از چنین موهبت محروم هستیم. هرگاه در آرزوی رسیدن به یک جامعۀ با ثبات هستیم، باید به خود آییم. یک گام به جلو گذاشتن در این راه ِهزاران فرسخی، بهتر از بی حرکتی است.
کار تحقیقی در مفهوم دقیق ِکلمه، یک امر پُرهزینه است. این، موجب شده است تا هم محققان و هم کارهای تحقیقی بیشتر در انحصار دانشگاه ها و موسسات پژوهشی یی باشند که خود ِاین مؤسسات نیز یا در خدمت دولتها اند و یا نهادهای قدرت وسرمایه. نتایج ِتحقیقات نیز مانند هر کالای دیگر در بازار به فروش می رسد. امروز بیشترین کار های تحقیقی مستقل در کشورهای جهان را کارشناسان و روشنفکرانی انجام می دهند که مستخدم هیچ دستگاهی نیستند. از جانب دیگر اسلوب های تحقیقی را می توان فراگرفت و پروژه های مورد نظر را بر اساس آن اکمال نمود. در حالی که تحقیقات میدانی، مستلزم حضور در محل است، تحقیقات نظری در مورد افغانستان را می توان از طریق ترجمه نیز انتقال داد. از دهۀ 60 میلادی به این سو، آثارِ تحقیقی بسیار معتبری در عرصه های مختلف حیات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی افغانستان تأ لیف شده اند. در همین 13 سال اخیر، قطع نظر از ملیارد ها صفحه یی که به نام تحقیق سیاه شده اند، کار های ارزشمند تحقیقی توسط دانشمندان خارجی انجام یافته اند. اهمیت ترجمۀ این آثار به زبان های مروج کشور توسط خود افغان ها کمتر از اصل تحقیق نیست.
هیئت تحریر گفتمان، اهداف و اصول رهنمایش را با همه ناتوانیها و کوتاهیهایی که در کارش وجود داشت، به مخاطبان ارجمندش بیان کرد. اندک کارهایی را که این جمع انگشت شمار و سالمند می توانست انجام دهد، تاکنون با اخلاص و فروتنی به حضور خوانندگان تقدیم نموده است. دسترسی ما به امکانات تحقیقی همانقدر بوده است که به استحضار رساندیم. ما خود را بختیار می یابیم هرگاه اندیشه وران ِدانشمند ِما، آدرس این وبسایت را به مثابۀ کانون همکاریهای علمی و تحقیقی پذیرفته و همکاری های داوطلبانۀ شان را در جهت غنا بخشیدن به امر مشترکی اعلام فرمایند که در پیشرو داریم.

هئیت تحریر گفتمان دموکراسی برای افغانستان
20 سپتمبر 2014 میلادی


 

اخبار روز

03 دلو 1403

BBC ‮فارسی - BBC News فارسی BBC ‮فارسی

کتاب ها