خاطرات زندانی بخش هفدهم
فسخ قرارداد نان و شوربا
دیوانگان تبنگی نان فروش و هوتلی را واقعاٌ به عذاب ساخته بودند که آنها قرارداد خود را با من فسخ کردند. من به غم نان پیدا کردن برای دیوانگان بودم که از چه طریقی دیگری برای شان نان تهیه کنم. آنچه بخاطرم گذشت این بود که با خود دیوانگان در این زمینه مشوره کنم که خود شان چه میگویند؟